1404/09/14

سـونیـوز

آژانس خبری تحلیلی سونیوز

سونیوز، رسانه ای به زلالی سو

1404/09/14

-
 

آکواریوم ملی

کد خبر : 8456
18:00
1404/09/03

سونیوز: فرید حیدری، کارشناس رسانه و هوش مصنوعی در یادداشتی انتقادی با عنوان «آکواریوم ملّی» نوشت: تصور کنید یک آکواریوم بزرگ و پرخرجی وجود دارد که ماهی‌های آن توسط خود صاحب آکواریوم انتخاب نشده است، اما محتوا و تمامی هزینه های نگهداری آن از طریق صاحبان واقعی آکواریوم تامین می‌شود.در چنین شرایطی حتی کسی پاسخگو نیست، که چرا فقط لجن خوار و چند ماهی خاص در این خانه شیشه ای زیست می‌کنند. این موضوع یک داستان تراژدی به نام «رسانه ملی» را یادآوری می کند که البته بیشتر شبیه یک آکواریوم ملّی است تا رسانه ملی. متاسفانه ما برای این آکواریوم ملی و چند گونه ماهی یک شکل و همرنگ، هر روز ۹۶ میلیارد تومان هزینه می کنیم، بی آنکه حتی این آکواریوم را به تماشا بنشینیم !

21 نوامبر روز جهانی تلویزیون است. اما تلویزیون ما همچنان بیمار است و تیمارگونه به حیات خود ادامه می دهد. چرا که این رسانه فراگیر، در اسارت طولانی انحصارگران به سر می برد. این باند مافیایی، بازی «مافیا» را پشت دوربین های تلویزیون بازی می کنند و سپس در مقابل دوربین، تک تیراندازان، شعور و مطالبات شهروندان را  هدف قرار می دهند.

گروهی که خود را دولت ‌سایه معرفی می کند و حتی روی برفک های تلویزیونی هم سایه انداخته است، سالهاست که بزرگترین‌‌ سازمان رسانه ای کشور‌‌ را تسخیر کرده و این رسانه را در عمل به یک رسانه تک صدایی و تک جناحی تبدیل کرده است. رسانه ای که حتی در درون سیستم حاکمیتی نَقدپذیر و اصلاح پذیر نیست و خود را در قبال دستگاه های نظارتی و نمایندگان مردم پاسخگو نمی داند. 

آکواریوم، محیطی مصنوعی و ظرفی شیشه ای است که در آن جانوران آبزی به ویژه تعداد محدودی ماهی نگهداری می‌شوند . این چارچوب شیشه ای که به دستگاه تلویزیون هم شباهت دارد، معمولا برای زیبایی محیط و تماشای عمومی مورد استفاده قرار می گیرند. در این آکواریوم یک ماهی « لجن خوار» نیز وجود دارد که از فضولات سایر ماهی ها تغذیه می کند و سعی دارد محیط آکوریوم را تمیز نگه دارد. 

 

حال  اگر انتخاب و گلچین شدن ماهی ها به جای دست چین کردن آنها توسط صاحبان آکواریوم و کسانی که هزینه های نگهداری آن را می پردازند، انجام گیرد،خودشان به درستی تشخیص می دهند که چه گونه هایی می تواند محیط آکواریوم را زیباتر کند. نه اینکه تنها موجوداتی خاص و همسو با معیارهای از پیش تعیین‌شده، این خانه شیشه ای را به انحصار بِکشند و حتی هیچ کس میلی برای تماشای گربه ماهی خطرناک و  لجن خوارهای چسبیده به دیواره آکواریوم نداشته باشد.

از این رو جعبه جادویی (تلویزیون) نیز به نوعی شبیه جعبه شیشه ای آکواریوم است. رسانه ای که چهره های محبوب را از مقابل دوربین تلویزیون حذف کند، دیگر رسانه ملّی نیست. بلکه یک «آکواریوم مِلّی» است. رسانه ای که آزاداندیشان و دگراندیشان در آن حضور نداشته و خواسته ها و صدای نسل امروز در آن شنیده نشود، دیگر رسانه ملی نیست. بلکه یک پستوی تاریک و مخوف است. رسانه ای که داخل یک کشور را «بهشت مَحض»‌ و خارج از کشور را «جهنم نَحس» به نمایش بگذارد، رسانه مردمی نیست، بلکه یک رسانه نارَس است. رسانه ای که در آن سازهای موسیقی سانسور شود، نه تنها یک رسانه ملی نیست، بلکه از دید مردم رسانه «ضد ملی» است. رسانه ای که از بودجه عمومی ارتزاق و به رئیس جمهور کشور که منتخب خود مردم است، توهین کرده و او را سانسور کند. هرگز صدای مردم نیست بلکه یک رسانه ی نارسا است. رسانه ای که دختران و زنان کم حجاب و بدون حجاب را در انتخابات و مناسبت های خاص نشان دهد، اما در سایر روزهای عادی آنها را سانسور می کند رسانه ملی نیست، بلکه از نگاه مردم یک «رسانه میلی» است.


روشن است که صدا وسیما، دیگر مخاطب سه دهه قبل را ندارد و مرجعیت رسانه ای خود را از دست داده است. این سازمان علاوه بر بودجه اختصاصی، یک بودجه 35 هزار میلیارد تومانی هم دارد، که از جیب ملت ایران برای سانسور مردم و صدای مردم هزینه می شود و خود این اتفاق به تنهایی یک فاجعه ملی است.  بر همین اساس در عصر جدید، رسانه ملی برای بخش عمده ای از مردم ایران تمام شده و حتی بقایای نسل خاموش هم، دیگر مخاطب آن نیستند. از این‌‌ رو ضلع چهارم مربع دموکراسی در این جغرافیا معلول و معیوب است. شاید هم مانند تقسیمِ عدد « غیر صِفر» بر «عدد صِفر» تعریف نشده است. چرا که در بزنگاه های مختلف، تجریه نشان داده است که جایگاه مردم در این رسانه به اصطلاح ملی «صفر مطلق» است. پس اولین گام،آزادی صداوسیما از چنگال «دولت سایه» برای جلوگیری از مرگ خاموش این رسانه است. 

بخش تلخ و تاریک داستان اینجاست هر روز صبح  که،کرکره صداوسیما بالا می‌رود، مبلغی معادل ۹۶ میلیارد تومان از جیب مردم بدون اینکه خودشان انتخاب کرده باشند وارد حساب صداوسیما می‌شود و این در حالی رخ می دهد که دغدغه‌ها و سلایق مردم در آن بازتابی ندارد و محتوای «جعبه سیاه» این سازمان، سیاه است. 

این رسانه همچنان یکی از پرهزینه‌ترین و در عین حال کم‌مخاطب‌ترین نهادهای رسانه‌ای ایران است. به عنوان نمونه اگر جمعیت ایران در حدود ۹۱ میلیون نفر در نظر گرفته شود، سهم هر  شهوند ایرانی از این هزینه‌های سالانه، روزانه بیش از یک میلیون تومان و سالانه رقمی حدود ۳۸۵ میلیون تومان است. یعنی هر خانواده ایرانی، چه تلویزیون روشن کند چه نه، چه بخواهد چه نخواهد، باید برای این  رسانه‌  منزوی هزینه گزافی ای بپردازد که مورد انتخاب خودش نبوده و نیست. حال چرا باید مردم هزینه رسانه ای را پرداخت کنند که در بزنگاه های اقتصادی و اجتماعی بر علیه مردم است!؟

رشد بودجه این سازمان عریض و طویل نیز وحشتناک است. در ۱۳ سال گذشته، بودجه صداوسیما ۳۴۰۰ درصد افزایش یافته و البته اینک، با نزدیک شدن به فصل بودجه نویسی برای سال ۱۴۰۵، رئیس این سازمان دوباره ساز دریافت اعتبار بیشتر را کوک کرده است. گویا کمبود بودجه، تنها مشکل این سازمان است !

در پایان پیشنهاد می شود تا زمانی که صداوسیما، تنها صدا وسیمای یک جریان خاص بوده و تک صدایی  و تفکر خطی بر مدیریت این رسانه حاکم باشد و مطالبات، ذائقه و شعور مخاطب برای مسئولان مهم نباشد، بودجه صداوسیما را قطع نموده و این رقم نجومی صرف حمایت از استارتاپ های خلاق درحوزه دیجیتال مارکتینگ و بخش خصوصی فعال در حوزه فرهنگ، هنر و رسانه شود.



موسسه فرهنگی هنری فصل هنر، مشاور و مجری پروژه های فرهنگی، هنری، رسانه ای و تبلیغاتی شماست. موسسه فرهنگی هنری به عنوان جامع ترین موسسه فرهنگی هنری شمالغرب کشور و اولین شرکت خلاق در حوزه صدا و تصویر با شعار « فقط تصور کن... ! » ، ایده ها و تصورات شما را ممکن می سازد.

           ارتباط با موسسه فرهنگی هنری فصل هنر/ کلیک کنید.

برچسب های خبر (تگ)

ثبت نظر

نمایش 0 نظر

پژوهشیار