به گزارش آژانس خبری سونیوز، حسین انتظانی، در یک گفتگوی تلویزیونی، با اشاره به توسعه پذیری و برنامه پذیر بودن نهادهای دولتی در حوزه فرهنگ و آموزش، گفت: معتقدیم فرهنگ، دستوری مانند سلسله مراتب نظامی نیست. خطبه ای هم نیست که با یک سخنرانی مسایل فرهنگی حل شود.
او ادامه داد: نهاد سیاستگذار ، باید واحد باید بوده، و کارها به دست عاملان مستقل انجام شود. شورای عالی انقلاب فرهنگی باید تعطیل شود، زیرا اگر قانونگذاری می کند، ناقض عملکرد قانونی مجلس است.
انتظامی در این گفت و گو ادامه داد: «در امر فرهنگ به دو موضوع باید توجه کنیم، یکی مرجعیت و دیگری مسایلی مانند فرهنگ، آموزش، و ورزش است، که حتما به مشارکت نیاز دارند.»
او در توضیح بحث خود به مثالی چون ورزشگاه اشاره کرد و گفت: «در ورزشگاه با حضور مربی، آن کسی که عمل ورزشی را انجام می دهد، ورزشکار است. این به آن معنی است که کسی دیگر، نمی تواند به جای ورزشکار، به امر ورزش بپردازد.»
موسسه فرهنگی هنری فصل هنر، مشاور و مجری پروژه های فرهنگی، هنری، رسانه ای و تبلیغاتی شماست. موسسه فرهنگی هنری به عنوان جامع ترین موسسه فرهنگی هنری شمالغرب کشور و اولین شرکت خلاق در حوزه صدا و تصویر با شعار « فقط تصور کن... ! » ، ایده ها و تصورات شما را ممکن می سازد.
ارتباط با موسسه فرهنگی هنری فصل هنر/ کلیک کنید.
انتظامی سپس بحث خود را به حوزه آموزش برد و گفت: «آموزش نیز این گونه است. متخصصان حوزه آموزش، دلیل عدم موفقیت نظام آموزشی ایران را، تاکید بر حفظ دروس از سوی دانش آموزان می دانند. به عبارت دیگر نظام آموزشی دانش آموزان را در پیدا کردن سوال، و یافتن پاسخ برای آن، همراهی نمی کند. معلم تنها به امر تدریس می پردازد. و نقش استاد راهنما را ندارد.»
او افزود: «استاد راهنما در کنار دانشجو، سوال را برای او باز می کند، دانشجو به فعالیت می پردازد، بعد هر کجا به مانع برخورد کرد، استاد راهنما کمک کرده، به دانشجو مشاوره می دهد به قول شما به او ریل را نشان می دهد.»
معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سپس به حوزه فرهنگ پرداخت و گفت:« در حوزه فرهنگ نیز هر کسی فکر کند، فرهنگ دستوربردار است، و مانند نظام پادگانی می تواند دارای سلسله مراتب باشد، معلوم است چنین شخصی اساسا فرهنگ را به درستی نفهمیده است، فرهنگ را با ماکروویو اشتباه گرفته، و از تدریجی بودن امر فرهنگ سررشته ای ندارد.»
او افزود: «کسانی که در معرض سیاستگذاری و اجرای فرهنگ قرار می گیرند، به محض آن که نگاه سلسله مراتبی نظامی یا نگاه خطبه ای داشته باشند، دچار اشتباه می شوند. در نگاه خطبه ای عده ای فکر می کنند به محض انجام سخنرانی، کار تمام است. این دو نگاه و دو رویکرد، نمی تواند چاره و درمان مدیریت و سیاستگذاری فرهنگی باشد.»
انتظامی در ادامه به بخش دیگری از بحث خود، یعنی مرجعیت اشاره کرد و گفت: «وجه دیگر مرجعیت است. فرض کنید در امر فرهنگ و یا تولیدات فرهنگی، باید یک وزارتخانه و دستگاه مسئول باشد، اما در این باره چندین دستگاه اجرایی به صورت موازی وجود داشته و بخشی از آن ها نیز حتی در امر سیاست گذری دخالت کنند. البته ممکن است بگویند دارند به تولید فرهنگی می پردازند. که ایرادم به آنان این است که امکان تولید همه موضوعات از سوی دولت امکانپذیر نیست. برای مثال در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر، این افتخار نیست که فیلم هایی اعم از نگاه نو که فیلم های اولی هستند، 24 فیلم از 28 فیلم از سوی دستگاه های دولتی تهیه شده و بعد هم به آن «پز» بدهیم، که اتفاقا پز دادن هم ندارد.»
او ادامه داد:«ما وقتی مدیر فرهنگی موفق هستیم، که زمینه را برای مشارکت بخش خصوص فراهم بکنیم تا اغلب فیلم ها توسط آنان ساخته شود. آن زمان تنوع بیشتری را هم شاهد خواهیم بود و با حالت شابلونی مواجه نمی شویم. زیرا ذات فرهنگ بر تنوع استوار است.»
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در امر فرهنگ، یا وزارت علوم در بحث آموزش عالی، باید متمرکز باشند. در حوزه آموزش عالی، دارای سیستم آموزشی ای هستیم که خارج از نظارت وزارت علوم است. وزارت بهداشت برای خود، سیستم آموزش عالی مستقل دارد. در حالی بحث تضاد و تعارض منافع در آن جا وجود دارد. یک سیستم باید مسئول آموزش عالی باشد. هیچ ایرادی ندارد که آموزش عالی برای افزایش مهارت دانشجویانش، از بیمارستان ها استفاده بکند، همچنین مجموعه های دیگر.»
انتظامی در ادامه گفت: «ممکن است بگویید که این مسایل در شورای عالی انقلاب فرهنگی، هماهنگ می شود، بحث من، اساس راجع به هماهنگی نیست. بلکه بحث من راجع به سیاستگذاری واحد است و اساسا معتقدم که دستگاه هایی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی، باید تعطیل بشوند. زیرا اگر به قانونگذاری می پردازند، دخالت در کار قوه مقننه می کنند، و ما باید طبق قانون اساسی یک دستگاه قانونگذار داشته باشیم. اما اگر بحث هماهنگی است، اتفاقا کار هماهنگی را آن دستگاه مرجع باید موظف شود انجام بدهد. در غیر این صورت حالت انفعال ایجاد می شود. شما به درستی اشاره کردید زمانی که از دستگاه مرجع سوال می کنند، می گوید من مسئولش نیستم، بلکه مسئول اش شورایی است که قرار است ما را با هم هماهنگ بکند.»