به گزارش
سونیوز، موج های آغازین مُدرنیته، با برچسب هایی چون «خرافه» و «سنت های ناکار آمد» به تحقیر هر آن چیزی پرداختند که رنگ قدیمی و عامیانه داشت، شاید به همین دلیل بود که مفاهیمی چون افسون زدایی یا اسطوره زدایی به شاه بیت غزل هایی تبدیل شد، که پیام آوران جریان مُدرنیته می سرودند.
اما دیری نگذشت که نگاهی منتقدانه در برابر نوین گری (مُدرنیزیشن) شکل گرفت و مفاهیمی چون کالایی شدن، فرایند پرشتاب نوزایی را در ابعاد اقتصادی خود با سوال های جدی مواجه ساخت.
در این میان یکی از رشته های علوم انسانی که به نقد چنین رویکردی نسبت به «سنت» توجه نشان داد، دانش مردم شناسی (انسان شناسی) بود و مردم شناسان آشکار ساختند که عقل مُدرن است که توانایی درک ارزش های مستتر در سنت ها را ندارد. در ایران نیز کم و بیش با چنین موج هایی از ظهور نوزایی و نقد آن مواجه هستیم.
خلیج فارس و نگین آن جزیره قشم، خاستگاه منظری از فرهنگ و زیست اجتماعی انسان در حوزه های متنوع جغرافیایی و قومی است که در اثر قرن ها تعامل و خلاقیت های فرهنگی و تمدمی به وجود آمده است. مرگ هر فرهنگ، شبیه مرگ یک انسان است که در آن گنجینه ای از تجربه ها، دانش و هنر به دست نسیان سپرده می شود.
در این میان جزیره قشم و خلیج فارس با توجه به قدمت شگرف آور خود، بخشی از قدیمی ترین فرهنگ های جهان را در خود گرد آورده است. فرهنگ هایی که چگونگی همزیستی انسان و طبیعت و زیست بوم تاریخی و غنی منطقه را به ما در قالب یک دانش فرهنگی ژرف و شگرف می آموزند.
به واقع فرهنگ های موجود در جزیره قشم سرزمین آب و آفتاب و خلیج فارس را می توان گنجینه ای بی بدیل از تجربه های زنده و تاریخی انسان در قرن های گذشته دانست. این فرهنگ برای مثال آموزگار بی بدیل اخلاق زیست محیطی به انسان است. اینکه چگونه می توان بی آنکه زخمی بر پیکر طبیعت وارد ساخت، از نعمات موجود آن بهره برد.
به واقع، جزیره قشم دژ استوار خلیج فارس در کنار آب های فیروزه ای دریا پارس، همواره دروازه آشنایی با فرهنگ و سنت های گوناگون در سطح منطقه و کشور و ظهور تجربه های زیستی غنی و کم نظیر بوده است.
با توجه به چنین واقعیتی است که هر گام در عرصه تحقیق و فرهنگ که به شناخت و حفظ تجربه های غنی فرهنگی موجود در این بخش از کشور عزیزمان منتهی می شود، در خور ستایش فراوان است. با این حال ثبت یک عنصر فرهنگی در ارتباط با راه های حفظ و زنده داشتن یک فرهنگ، اگر چه مهم اما تنها بخشی کوچک از یک جریان پیوسته و بزرگ است.
طلایه داران مردم شناسی در ایران و جهان یکی از مهم ترین وظایف رسانه های جمعی و مردم شناسان را تولید اطلاعات درست از فرهنگ و زندگی فرهنگی مردم دانسته اند، چیزی که شبیه به ثبت مستند عناصر فرهنگی است، اما نکته مهم از منظر مردم شناختی، حفظ فرهنگ های قدیمی به مثابه یک تجربه زنده و نه یک تجربه تنها ثبت محور و موزه ای از فرهنگ است.
به واقع می توان از حفظ میراث ناملموس یا به تعبیر برخی مردم شناسان، فرهنگ غیر مادی سخن گفت، که جلوه های فرهنگ یادشده را در جریان زندگی حفظ و از حاشیه ای شدن و انزوای آن جلوگیری کرد.
بررسی باورها آغاز گاه پیدایی فرهنگ است، با تحول باورها، اعتقادات و آیین ها به عنوان بنیادی ترین جهان بینی انسان، فرهنگ سویه های گوناگونی به خود می گیرد.
شناخت فرهنگ هر ملتی بی شناخت تحولاتی که در باورهای آن قوم به وجود آمده امکان پذیر نیست و بررسی این تحولات، یاری رسان ما در آگاهی از بسیاری تحولات اجتماعی، اعتقادی، سیاسی و فکری منطقه خواهد بود.
جزیره قشم در استان هرمزگان منطقه ای گرم در جنوب ایران در کنار آب های نیلگون خلیج فارس و تنگه راهبردی هرمز واقع شده است که سال های طولانی در پی خشکسالی چهره اش خشک و خشک تر شده، قدیمی ها می گویند که کم بارانی سال های اخیر بی سابقه بوده از این رو برای باریدن باران جزیره نشینان نماز باران می خوانند که به قبله دعا معروف است.
قبله دعا و نماز (استسقاء) آیین طلب باران در جزیره قشم یکی از باورهای جزیره نشینان سرزمین آب و آفتاب است که برای طلب یا ازدیاد باران انجام می شود. خواندن این نماز هنگام کم شدن آب رودخانه ها و کمی آب، مستحب است.
کیفیت این مراسم مانند نماز عید است و آداب این نماز آن است که مردم روزه بگیرند، زیرا معتقدند دعای روزه دار اجابت می شود.
جزیره نشینان قشمی برای انجام مراسم قبله دعا در روز سوم یا چهارم از خانه بیرون می آیند و در صحرا نماز می گزارند. در این مراسم، پیران و کودکان را نیز با خود بیرون می برند. خواندن این نماز، وقتی چشمه ها و برکه ها خشک می شوند سنت است.
به گفته کهن سالان قشمی در زمان های قدیم که تلفن و وسایل امروزی وجود نداشت، کودکان همیشه نخستین افرادی بودند که برای خبر کردن مردم در عوض دریافت پول خرد و تنقلات، دسته دسته در کوچه ها و بازارهای جزیره به راه می افتادند و برای خبر کردن مردم سرود ها و اشعار مربوط به باران را می خواندند.
بچه ها به در خانه های اهالی جزیره می رفتند و در می زدند و همان جا همچنان به خواندن ادامه می دادند تا صاحب خانه بیرون می آمد و چیزی به آنها می داد. اگر بچه ای در خانه بود، همراه بچه های داخل کوچه راه می افتاد و با یکدیگر به محله و خانه دیگری می رفتند.
این کار تا مدتی از شب رفته و حتی روز آینده ادامه داشت، با آمدن بچه ها به کوچه ها و خیابان ها، مردم می فهمیدند که امام جماعت می خواهد به قبله دعا برود.
قبله دعا رفتن از مراسم قدیمی است که در استان هرمزگان انجام می شود. این سنت تا به امروز در قشم حفظ شده و برای اهالی نگین خلیج فارس جنبه تقدس پیدا کرده است. در سال هایی که در قشم به موقع یا به اندازه کافی باران نمی بارید و آب برکه ها و چاه ها تمام می شد، مراسم قبله دعا انجام می شد.
فرهنگ ایرانی در خلیج فارس زنده است و حتی زمانی که شاهد حضور خارجی ها در این منطقه هستیم، همواره قهرمانی از جمله امام قلی خان و رییس علی دلواری زایش می یابند که در دفاع از این خطه تلاش می کنند.
جزیره قشم با وسعت یک هزار و ۵۰۰ کیلومتر مربع از تنگه هرمز به موازات ساحل جنوبی ایران به طول ۱۳۵ کیلومتر و عرض میانگین ۱۱ کیلومتر از توابع هرمزگان است و ۳۰۰ کیلومتر خط ساحلی دارد.
شهرستان قشم شامل جزیره های قشم، هنگام و لارک با حدود ۱۵۰ هزار نفر جمعیت از تنگه هرمز به موازات ساحل استان هرمزگان به طول ۱۵۰ و عرض میانگین ۱۱ کیلومتر در میان آبهای خلیج فارس گسترده شده است.