به گزارش سونیوز، قریب به یک سال است که بیماری همه گیری به نام کرونا تمام ابعاد و احوال زندگی آدمی بر روی کره زمین را تحت تاثیر خود قرار داده و این روزها نیز جهش های اتفاق افتاده در ساختار ویروس کووید 19، نگرانی ها در خصوص کارآیی روش های فعلی مقابله با این بیماری را بیش از پیش تشدید کرده است به گونه ای که آمار های جهانی افزایش 25 درصدی ابتلا و مرگ ناشی از کرونا را تنها در یک هفته گذشته تایید می کند.
کشور ما نیز به تبع از شیوع جهانی این بیماری نزدیک به یک سال است که با فراز و نشیب های بسیاری مسیر مقابله با کرونا را پشت سر گذاشته است و اکنون 11 ماه پس از اعلام رسمی مشاهده این بیماری در شهرهای کشور و در موج سوم همه گیری کرونا، به آمار دو رقمی تلفات انسانی روزانه رسیده است، آماری که در اوایل شیوع این بیماری و به واسطه همراهی عمومی در ایام پرخطری مانند عید نوروز بسیار کمتر از اعداد اعلامی کنونی بود.
یکی از دلایلی که موجب شد آمار فوتی روزانه 30 تا 40 نفری اوایل امسال به ارقام چند صد نفری موج سوم افزایش یابد، با بیشترین درصد ساده انگاری مسوولان و عموم جامعه در خصوص پروتکل های پیشگیرانه و کنترلی بود، موضوعی که این روزها نیز شاهد آن هستیم، آنجا که پس از فروکش کردن موج سوم و البته در شرایط بسیار شکننده و ناپایدار کرونایی، زمزمه هایی مبنی بر بازگشایی مدارس از ابتدای ماه آینده شنیده می شود.
مسوولان وزارت آموزش و پرورش و وزیر مربوطه در حالی چند روزی است که بر بازگشایی مدارس از ابتدای بهمن اصرار می ورزند که بر اساس هشدارهای وزارت بهداشت هر گونه ساده انگاری در این خصوص تبعات جبران ناپذیری به دنبال خواهد داشت و وزیر بهداشت نیز به صراحت اعلام کرده که نگرانی های جدی از بابت عادی انگاری شرایط از سوی مسوولان و مردم دارد.
تجربه یک سال گذشته نشان داده که سیاست کنترل بیماری کرونا با حداقل هزینه ها و گردش حداکثری چرخ اقتصادی مملکت به نوعی حرکت بر لبه تیغ است، موضوعی که البته با توجه به شرایط ویژه جمهوری اسلامی ایران و تاثیر غیر قابل انکار تحریم ها حتی در حوزه بهداشت و درمان اجتناب ناپذیر است اما بدون شک باید ابعاد مختلف این امر با دقت نظر و توجه به همه وجوه مورد بررسی قرار گیرد.
خوشبختانه عموم جامعه نیز با درک صحیح این شرایط همراهی و همکاری لازم را با وجود تمام هزینه ها و مشکلات با دستگاه های مدیریتی و اجرایی کشور داشته اند و نمونه های متعدد آن را می توان در رعایت محدودیت ها و پروتکل های اعلامی و اعمالی در عید نوروز و حتی قرنطینه های محدود و دوره ای دید اما آنچه که در این خصوص نگران کننده است، دیدگاه ها و اظهار نظرهای متناقض مسوولان اجرایی است که موضوع اخیر بازگشایی مدارس را می توان مصداقی عینی برای آن برشمرد.
پس از آنکه ما دوران انکار لزوم اعمال محدودیت های سخت گیرانه برای مقابله با کرونا را از سوی مسوولان ارشد اجرایی کشور پشت سر گذاشته ایم و در شرایطی که بسیاری از کشورها با اعمال همین محدودیت ها در گذشته اکنون در حال تلاش برای کنترل کامل بیماری از طریق اقداماتی چون واکسیناسیون همگانی هستند، گویا کشور ما و به ویژه مسوولان وارد دوران اصرار بر بازگشایی های عمومی بدون توجه به شرایط شکننده کرونایی شده اند.
در روزهایی که محدودیت های مانند منع رفت و آمدهای شبانه همچنان با وجود کاهش نسبی آمار مبتلایان و فوتی های کرونا برقرار است و دلیل آن نیز کاهش دورهمی های خانوادگی به عنوان مهمترین عامل تشدید شیوع ویروس اعلام می شود، اصرار تعجب برانگیز وزارت آموزش و پرورش برای بازگشایی مدارس از ابتدای ماه آینده در مقابل هشدار و انزار روزانه وزیر بهداشت در خصوص تبعات جبران ناپذیر عادی انگاری شرایط فعلی، یک تناقض جدی را در خصوص مواجهه مسوولان اجرایی با موضوع کرونا به نمایش گذاشته است.
بسیار واضح است که با توجه به ماهیت فعالیت مدارس و حضور کودکان و نوجوانان به عنوان پرتحرک ترین قشر جامعه در فضاهای محدود، خطر افزایش آمار ابتلا به کرونا و در نتیجه تلفات انسانی آن را جدی تر از همیشه می نمایاند و بدون شک در چنین شرایطی حتی رعایت پروتکل هایی از قبیل منع رفت و آمد شبانه و یا تعطیلی عمومی کسب و کارها نیز کارساز نخواهد بود.
تجربه قرون وسطایی خواندن اعمال محدودیت های کرونایی و تبعات سنگین بعدی آن بر کشور به خوبی نشان می دهد که به قول مثل معروف نباید از هول حلیمی بنام کاهش هزینه های اقتصادی اعمال پروتکل های بهداشتی برای سیستم اجرایی در دیگ جوشان موج های بعدی شیوع کرونا افتاد، شیوعی که به گفته وزیر بهداشت ابعاد آن بسیار گسترده تر از آن چیزی خواهد بود که در مورد بیماری کرونا در کشور مشاهده کرده ایم و بدون شک عدم هماهنگی و اتخاذ رویکردهای متناقض مسوولان در این خصوص می تواند این نگرانی ها را بیش از پیش تشدید کند.