به گزارش سونيوز، «مرتضی سیمیاری» طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت:وزیر خارجه طالبان در رأس یک هیئت سیاسی و اقتصادی وارد تهران شد. وزرای اقتصاد، صنعت و تجارت و رئیس بانک مرکزی افغانستان، امیر خان متقی را در این سفر دیپلماتیک همراهی میکنند. احمد الله وثیق، معاون سخنگوی دولت طالبان هدف از این سفر را گسترش روابط تجاری و اقتصادی میان افغانستان و جمهوری اسلامی ایران خوانده و گفته است که طالبان به دنبال افزایش فرصتهای همکاری در امور بانکی، بازارچههای مرزی، معدن، تجارت و گفتگو بر سر مسائل مهاجرین است.
پیش از ورود وزیر خارجه طالبان به تهران برخی محافل از احتمال برگزاری یک کنفرانس سیاسی میان سران طالبان و طرفهای درگیر در افغانستان ازجمله احمد مسعود و محمد اسماعیلخان با حضور حامد کرزای خبر دادند. اما در آخرین لحظات صبغت الله احمدی، سخنگوی جبهه مقاومت آن را تکذیب و تأکید کرد که قرار نیست هیچ نوع گفتوگویی میان احمد مسعود با امیر خان متقی صورت بگیرد. هرچند که سخنگوی وزارت امور خارجه ایران میزبانی این دیدار را تلویحاً تأیید کرده است. وزارت خارجه طالبان هم اعلام کرد که «امیرخان متقی» در سفر خود به تهران با «احمد مسعود» و «اسماعیل خان» دیدار و گفتگو کرده است. بلال کریمی، معاون سخنگوی طالبان هم در این باره گفت که «در این دیدار، به آنها اطمینان داده شده که میتوانند بدون هیچ نگرانی به کشور خود بازگردند.»
البته امیر خان متقی بیش از آنکه مایل به دیدار سران طوایف افغان در تهران باشد، با یک پیشنهاد سیاسی دیگر به ایران آمده است. او انتظار دارد که جمهوری اسلامی ایران در کوتاهترین زمان ممکن امارت اسلامی را به رسمیت بشناسد و زمینه تبادلات دیپلماتیک میان دو کشور فراهم گردد. امیر خان متقی مدتی قبل به خبرگزاری آناتولی ترکیه گفته است که اگر همسایگان، طالبان را به رسمیت نشناسند به نفع داعش است، زیرا به این گروه روحیه میدهد. طالبان حتی برای نشان دادن حسن نیت دست به تصفیه درونی زده و برخی نیروهای رادیکال را از ساختار خود حذف کرده است، البته این اتفاق نتیجه معکوس داده و بخشی از تحریک (نیروهای طالبان) پس از پاکسازی جذب داعش شدهاند. این تحولات نشان میدهد که طالبان برای کنترل در درون و بیرون مرزهایش نیاز به حمایتی فراتر از وضع موجود دارد.
اما پیششرط تهران برای به رسمیت شناختن دولت طالبان تشکیل دولت همهشمول یا همان حکومت فراگیر است. این روزها بارها واژه «دولت فراگیر» را از زبان جامعه بینالمللی، کشورهای همسایه و برخی جناحهای سیاسی شنیدهایم. عبارتی گنگ و بدون مفهوم که بهجای باز کردن گرههای سیاسی موجود، فضای داخلی افغانستان را دچار تشنج بیشتر کرده است. البته طالبان قدمهای کوچک، اما سمبولیک در این مسیر برداشته است! انتصاب عبداللطیف نظری بهعنوان وزیر اقتصاد بخشی از پروژه طالبان برای تشکیل دولت فراگیر است. همسایگان اتفاقاتی از این دست را ناکافی و نمایشی میدانند و آن را نشانه دولت همهشمول نمیدانند. آنها به امیر خان متقی یادآوری میکنند که وقتی هنوز پای تحریک طالبان به کابل نرسیده بود، او در جمع ریشسفیدان قوم هزاره بشارت تشکیل دولت فراگیر داده و حالا وقت ادا کردن آن است.
عبور از دولت فراگیر و تشکیل حکومت تک قومی محصول اتاق فکر طالبان نیست، پس از سقوط کابل و فرار شبانه ارتش تروریستی امریکا از فرودگاه مقامات پاکستانی به رهبران طالبان پیشنهاد دادند که برای عبور از سردرگمیها بهصورت موقت دولتی انحصاری در افغانستان تشکیل شود؛ این پیشنهاد بهمنظور نزدیک کردن کابل به اسلامآباد حالا به یک سرطان سیاسی در افغانستان تبدیلشده است.
به نظر میرسد برای حل این بحران بازگشت به طرح تشکیل دولت ملی و برگزاری انتخابات در حال حاضر بیفایده است. برای حل بحران افغانستان باید ریشه اصلی آن یعنی «تبعیض» و «انحصار قدرت» از بین برود تا عدالت اجتماعی حاکم شده و در یکروند تدریجی اقوام و اقشار در تصمیمگیریهای کلان ملی مشارکت پیداکرده و سهیم شوند. در غیر این صورت برگزاری یک انتخابات تحمیلی، مرهمی بر دردهای مردم نبوده و همان مسیر قدیمی در برگزاری انتخابات کمرمق در دولتهای کرزای و اشرف غنی را امتداد میدهد.
انتصاب و شامل کردن چند نفر از اقوام دیگر در بدنه حکومت هیچگاه حقیقت «دولت فراگیر» را تأمین نکرده و مخاطرات امنیتی و دسیسههای خارجی، چون داعش را از میان برنمیدارد. در حال حاضر فرصت دادن به گروه طالبان و تبدیل آنها از یک حکومت قومی به دولت و کارآمد کردن مفهوم دولت- ملت میتواند بحران را تا حدی کنترل کند. طالبان بیش از آنکه نیازمند دستورالعمل از جانب کشورهای خارجی باشد، خواهان هدایت و حمایت است. این اتفاق نیاز به صبر، هوشمندی، ظرافت و نگاه استراتژیک از جانب جمهوری اسلامی ایران در معادلات پیش رو دارد.
واقعیت آن است که سفر وزیر خارجه طالبان به تهران از نظر سیاسی هیچ آوردهای برای مردم افغانستان نداشته و بحران در کابل بهقدری عمیق است که با نشست احمد مسعود و امیر خان متقی در تهران حل نمیگردد، اما از لحاظ اقتصادی سفر هیئت افغانی از اهمیت بالایی برخوردار است. در شرایط سخت کنونی، دولت نابالغ افغانستان هم میتواند از تجارب ایران بهره ببرد و هم با گسترش روابط تجاری، بانکی و همکاری در استخراج و بهرهبرداری از معادن گرهی از مشکلات اقتصادی افغانستان گشوده شده و بخشی از مشکلات اقتصادی و معیشتی شهروندان افغانستان کاهش یابد.
حضرت آقا در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت فرمودند که ما طرفدار «ملت افغانستان» هستیم چراکه دولتها همچون گذشته میآیند و میروند، اما ملت افغانستان است که باقی میماند و نوع رابطه ایران با دولتها نیز بستگی به نوع رابطه آنها با ایران دارد. بر اساس همین رهنمود، غیرت دینی در جمهوری اسلامی ایران، ما را ملزم به آن میکند تا دست یاری بهسوی مردم افغانستان دراز کنیم و در شرایطی که غربیها برای ارتباط با طالبان شرطهای عجیب تعیین میکنند، حامی مردم آن کشور در این بزنگاه سخت باشیم. این فراز از آن سخن رحمانی از جانب رهبر انقلاب در توجه به وضعیت مردم بهجای تمرکز در فرم حکومت، کلید حل بحران در خانه همسایه شرقی است.