سینمای استان نفسهای آخر را میکشد واگر فورا به دادش نرسیم، شاکله آن از هم خواهد پاشید، آنچه مسلم است، مدیران غیرسینمایی و غیرهنری استان دلشان برای سینما نسوخته و نخواهد سوخت، سینما باید مستقل باشد و دراختیارروند فکری جامعه قرار بگیرد اما چیزی که مدیران حاضرمیخواهند بیشترعروسک خیمه شب بازی است تا سینمای مستقل!
کاش در استان ما کلمه فرهنگ به ارشاد ارجحیت داشت، اماظاهرا آقایان همه چیزتمام، دوست دارند این پتانسیل بزرگ را مصادره به نفع نمایند وسینما را قربانی امیال و تفکرات شخصی خود کنند، آیا این امر لیبرالیسم نیست؟
وقتی متولی فرهنگی و هنری استان چنین رویکردی داشته باشد، میشود این آشفته بازاری که میبینیم: «فیلمها زیرزمینی تولید میشود، انجمن سینماگران تعطیل میشود، انجمن سینمای جوان عملا هیچ عملکردی ندارد، خانه مستند صرفا اسمی از آن مانده است، خبری از تولیدات سینمایی فاخر در استان به گوش نمیرسد و این یعنی تعطیلی سینما! تعطیلی جشنواره فیلم تبریز، کوچاندن جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی، نمایشگاه کتاب مطبوعات و رسانه تبدیل به هایپرمارکت میشود.»
تئاتر و موسیقی هم که تکلیفش مشخص است، دست مافیای کنسرت و یک عده نورچشمی هاست و استفاده از افراد معلوم الحال و غیرسینمایی در مناسبات و برنامه های خاص، به کارگیری افراد خاص با نگرش های سیاسی و در خدمت بعضی از افراد سیاسی بودن برای ابقا میزمدیریتی و پس زدن و دور کردن هنرمندان متخصص از درب اداره ارشاد جهت رسیدن به امیال خود و در این میان هنرمندان و فعالان فرهنگی و هنری بهمراه بخش خصوصی هستند که قربانی این بی کفایتی ها شده اند.