این روزها اگر گذرتان به میادین و چهارراه های بالای شهر تبریز افتاده باشد، شاید شما هم با صحنه ای روبرو شوید که شما را تعجب زده خواهد کرد، دوره شدن شما و خودرویتان توسط چند دختر جوان که هر کدام کتابی در دست به دنبال ترغیب شما به خرید این کالای فرهنگی هستند، البته شاید به روشی غیرفرهنگی.
کتابفروشی خیابانی پدیده جدیدی است که مدتی است در تبریز ظهور کرده و علاوه بر تنزل شأن و جایگاه کتاب و کتابخوانی، صحنه هایی نامناسب و گاه زننده را از این سبک ارئه مهمترین و ارزشمندترین کالای فرهنگی توسط دختران جوان در معرض دید عموم قرار می دهد.
کافی است سری به مناطق بالاشهری مانند ائل گلی، الهی پرست، ولیعصر و محدوده های حوالی این مناطق بزنید، حتماً در یکی از میدان ها و یا چهارراه های پرتردد چند دختر جوان را خواهید دید که در چهار سمت میدان با ساک هایی سنگین و پر و پیمان در انتظار نشسته اند تا خودرویی توقف کند، فرقی هم ندارد به چه دلیلی زیرا آنها با لحن دخترانه خود و پس از سلام و احوال پرسی گرم شما را به یک خرید فرهنگی دعوت خواهند کرد.
اما کالای این خرید و فروش به ظاهر فرهنگی چیست؟ کتاب، یار مهربانی که از قفسه کتابخانه ها و مراکز فرهنگی اکنون در ساک هایی سنگین و سیاه و در دست دخترانی با ظاهرهای امروزی پایش به سر کوچه ها و میدان ها و چهارراه ها باز شده، هر چند که سابق بر این تجربه دست به دست شدن در فروشگاه ها و مغازه ها و دفاتر عمومی را نیز توسط افرادی با همان مشخصه ها داشته است.
کتابی که قرار بود فرهنگ رسان و فرهنگ ساز باشد، به کالایی بدل شده که در کوچه و خیابان مانند گل های شاخه بریده و دستمال کاغذی و کالاهایی از این دست به فروش می رسد و حتی نسل جدید فروشندگان این کالای فرهنگی، پمپ بنزین ها را نیز مکانی مناسب برای ارائه کالای خود یافته اند، حتی اگر آن کالا کتاب باشد، کتاب دانا و خوش زبانی که مَرکب تجارب و اندیشه های والای بشری است.
به هر عنوان چنین موضوعی می طلبد که مسوولان و متولیان حوزه نشر و کتاب تبریز به ویژه مسوولان فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان مرجع اصلی امور فرهنگی در این خصوص ورود کرده و نسبت به مشخص کردن ابعاد و زوایای پیدا و پنهان چنین پدیده ای اقدام کنند زیرا تبریز همواره شهر اولین ها بوده به واسطه پدیده ها و فعالیت های مدنی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و بسیاری دیگر از حوزه ها و پسندیده نخواهد بود که پدیده کتابفروشی خیابانی جایگزین پدیده هایی چون کودکان کار و متکدیان سرچهاراه ها در این شهر شود، شهری که به شهر بدون گدا معروف است و شاید توصیف چنین پدیده هایی با عنوان "تکدی گری فرهنگی" خالی از لطف نباشد.