سـونیـوز

پایگاه خبری تحلیلی

نسخه چاپی خبر

دامادی که مادر زنش را کشت و در خانه چال کرد

کد خبر : 1624
13:49
1400/07/29


دامادی که مادرزن خود را در یکی از روستاهای اسکو در منزل شخصی اش به قتل رسانده بود، روز گذشته در شعبه اول دادگاه کیفری یک آذربایجان شرقی پای میز محاکمه رفت.


به گزارش سونیوز، دهم آذرماه سال ۱۳۹۹ بود که مردی با مراجعه به پلیس آگاهی، مفقودی همسر خود را به کارآگاهان پلیس آگاهی اطلاع داد و اظهار کرد: "صبح وقتی با همسرم صبحانه می خوردیم، گفت چون دخترم مسافرت رفته است، قصد دارم سوپی برای دامادمان درست کنم و ببرم، اما از آن موقع تا الان هیچ خبری از همسرم نداریم".

جسد از منزل داماد پیدا شد
این اظهارات کافی بود تا کارآگاهان داماد را مظنون اصلی پرونده بدانند و برای روشن شدن ماجرا، به منزل وی بروند. اما داماد منکر هرگونه اطلاعی از مادرزن خود شد و گفت: "من هیچ خبری از وی ندارم، صبح برایم سوپ آورد و رفت".
ولی با بررسی دوربین های مداربسته موجود، مشخص شد که مقتول وارد منزل دامادش شده و دیگر هرگز از آنجا بیرون نیامده است. همین مدرک کافی بود تا شک کارآگاهان به داماد ۳۰ ساله تقریبا به یقین تبدیل شود. بنابراین هوشیاری کارآگاهان پلیس آگاهی منجر به کشف جسد زن از خانه داماد شد. جسدی که دست و پا بسته در گوشه ای از اتاق پذیرایی دفن شده بود.

اعتراف داماد به قتل مادرزن
با کشف جسد، متهم در پلیس آگاهی اقرار به ارتکاب قتل عمد نمود و انگیزه خود از قتل را سرقت طلاجات مادرزن به ارزش تقریبی دو میلیارد ریال عنوان کرد. همچنین وی وقتی در مقابل بازپرس پرونده نیز حاضر شد، به جرم خود اعتراف کرد.

اولیای دم خواستار قصاص شدند
بعد از گذشت ۹ ماه از وقوع این قتل، جلسه رسیدگی به اتهام داماد جوان، دیروز در شعبه اول دادگاه کیفری یک استان به ریاست قاضی "جعفر محمدپور" برگزار شد.
در ابتدای جلسه رسیدگی، قاضی محمدپور از اولیای دم مقتول خواست شکایت خود را مطرح کنند، که همگی تقاضای قصاص قاتل را کردند.

داماد قتل را به گردن پدرزن انداخت
با درخواست قصاص از سوی اولیای دم، قاضی از متهم خواست در جایگاه دفاع قرار گیرد و دفاعیات خود را به دادگاه مطرح کند.
داماد جوان رو به قاضی گفت: "حوالی ساعت ۱۲ ظهر بود که مادرزنم به خانه ما آمد، برایم سوپ درست کرده بود. من که اندکی ناخوش احوال بودم از وی اجازه خواستم تا آمدن پدر زنم اندکی بخوابم. تازه چشمانم گرم خواب شده بود که صدای جر و بحث از آشپزخانه آمد. حوصله بیدار شدن نداشتم، اما بعد از چند دقیقه به یک دفعه تمام سر و صداها فروکش کرد. بلند شدم و به سمت آشپزخانه رفتم. اما به محض ورود به آشپزخانه، جسم مادرزنم را دیدم که بر روی زمین افتاده و پدر زنم بالای سرش نشسته است. وقتی مرا دید گفت: «انگار نفس نمی کشد». باهم جر و بحث کردیم و در اوج عصبانیت گردنش را فشار داده و پرت کردم. هر چقدر با پدرزنم جسم وی را تکان دادیم نفسش برنگشت. بنابراین پدر زنم رفت و از کمد سه عدد روسری آورد و با آن ها دست و پا و دهان وی را بست و از من خواست گونی در اختیارش قرار دهم تا جسد را به بیرون از خانه منتقل کند. اما من از ترس دیده شدن و لو رفتن ماجرا، از پدرزنم خواستم تا جسد را در گوشه ای از خانه دفن کنیم. گوشه ای از پذیرایی را کندیم و جسد را در آنجا دفن کردیم.‌
بعد از دفن جسد، پدرزنم با تهدید زندگی دختر دو ساله ام، از من خواست سکوت کنم؛ و همچنین تمام طلاجات مادرزنم را به عنوان حق السکوت در اختیار من قرار داد و این گونه شد که قتل را بر گردن گرفتم؛ به امید قول آزادی که پدرزنم داده بود."  

هوشیاری قاضی در مقابل انکار قتل
اما قاضی محمد پور به هیچ عنوان اظهارات متهم پرونده را باور نکرد و گفت: "تو در تمام اظهارات قبلی خود، چه در پلیس آگاهی، چه در صحنه بازسازی جرم و چه در مراحل بازپرسی، به جرم خود اعتراف نموده و قتل عمد را با انگیزه سرقت طلاجات بر گردن گرفته بودی! این گونه اظهارات دروغین به قصد فریب دادگاه، هیچ تاثیری در روند رسیدگی به پرونده ندارد. بهتر است که حقیقت را به دادگاه بگویی و از اولیای دم، تقاضای بخشش کنی تا شاید از گناه تو بگذرند"

پدرزن: روز حادثه در شورای حل اختلاف بودم
قاضی رو به همسر مقتول خواست تا جواب خود را در مقابل اظهارات دامادش بیان کند. همسر مقتول گفت: " در روز حادثه، من از صبح ساعت ۹ تا ۳ بعد از ظهر در شورای حل اختلاف بودم. وقتی ظهر به منزل برگشته و متوجه عدم حضور همسرم در منزل شدم، به خانه دامادم که با ما همسایه هستند رفتم تا سراغش را از وی بگیرم؛ چرا که صبح موقع صبحانه به من گفته بود به خانه دامادم می روم و برایش سوپ می برم. اما دامادم اظهار بی اطلاعی کرد و گفت: «خبر ندارم انگار رفته برای پسرش شال و کلاه بخر» ما هم هر چه منتظر ماندیم خبری از همسرم نشد؛ نگران شده و همه جا را به دنبالش گشتیم و به پلیس آگاهی هم اطلاع دادیم که بعد از سه روز جسد همسرم از منزل دامادم پیدا شد."
این گزارش می افزاید، بعد از شنیدن اظهارات متهم و اولیای دم، قاضی محمدپور دستور ختم جلسه را صادر کرد.
 

نویسنده : سونیوز
پژوهشیار