ترفند دود و آینه بخشی از هنر شعبده بازی است که واقعیتها درپس پرده ای از اغوا و فریب پنهان میشود.شعبده بازان با ایجاد دود،واقعیت را مخفی و با آینه توهمی خلق میکنند که مخاطب را گمراه و دچار خطای دید می کند.
در رسانه استراتژی دود و آینه، برگرفته شده از الگوی اغفال تماشاگر در پس پرده یک نمایش فریبنده است. در این روش استراتژیست های رسانه با ایجاد دود (ابهام، حواسپرتی و اغتشاش ذهنی) حقیقت را می ربایند و با آینه (نمایش تصاویر با روایتهای ساختگی و وارونه) توهمی خلق میکنند که ذهن مخاطب را آشفته و مشوش میکند. به عبارت دیگر رسانهها و سیاستمداران با برجسته کردن اخبار جنجالی و حاشیهای، افکار عمومی را از مسائل اصلی منحرف کرده و اولویتهای ذهنی مردم را دستکاری می کنند.
در واقع، این استراتژی از دل نظریه «برجستهسازی» در علوم ارتباطات متولد شده است. در این ترفند رسانهها به شما نمی گویند که به چه و چگونه فکر کنید، بلکه تعیین میکنند به چه چیزی فکر کنید و این روال بخشی از قدرت نامرئی کنترل ذهن و ادراک است.
گاهی حقیقت آن چیزی نیست که میبینیم، بلکه نمایش واقعیتی است که برای فریب و نیرنگ طراحی شده است. در پشت پرده دودهای رسانهای و آینههای روایتساز، یک شعبدهبازی بزرگ در جریان است. در حالی که جامعه در آتش بحران فقر، تحریم و فیلتر میسوزد، برخی ها دودِ جنجالهای ساختگی را به چشم ما فوت می کنند! در چنین فضایی دیگر خبری از حقیقت نیست؛ بلکه جنگ روایتهاست. جنگی که بر خلاف سابق دیگر بازنده اصلی آن، مردم نیستند، بلکه طراحان آن هستند.» چرا که در این بازی جای برنده و بازنده عوض شده و مردم دیگر فریب «دود و آینه» را نمی خورند.
به نظر می رسد در شرایطی که جامعه درگیر بحران تحریم و فیلتر است، انتشار خبر «آدم ربایی و تجاوز» یک ستاره سینما که در صورت اثبات ممکن است با مجازات اعدام همراه باشد، تصادفی نیست. اما وقتی دود این اتهامات سنگین و جنجالی، فضای رسانهای را مسموم میکند، بهتر است به جای دود، آتش زیر خاکستر را جستجو کرد.
⁉️چند پرسش بیپاسخ:
چرا این خبر، همزمان با ماجرای عروسی پرحاشیهٔ دختر شمخانی منتشر شد؟
چرخه قضایی پرونده،چگونه طی شده و چرا بازداشت و رسانهای شدن آن، اینقدر ناگهانی و سریع بود؟
چرا وقتی جرم متهم هنوز اثبات نشده، هویت او به صورت فراگیر رسانه ای می شود اما هویت شاکی همچنان مخفی است و فاش نمی شود !؟
چرا بعد از اثبات جرم چهره های سیاسی و اختلاسگران مثل «ب.ز» یا «ش.ج» و غیره هویت آنها افشا نشده و تنها نام آنها به صورت مخفف اعلام می شود؟ اما آبروی یک هنرمند شاخص به این شکل به حراج گذاشته می شود!؟
آیا همزمانی عروسی ستایش شمخانی، یک استراتژی کلاسیک برای منحرف کردن افکار عمومی و ایجاد یک واقعیت جایگزین نیست؟
مخاطبان عصر ارتباطات آگاه هستند و میدانند که دود زاییده آتش است و حتی با بمب های خبری، مسائل و مطالبات اساسی همچنان برای مردم محفوظ است. به طوری که حتی اگر بر فرض خبر تجاوز حمید لولایی به مهران مدیری منتشر شود، مردم باز هم ماجرای عروسی ستایش شمخانی که افشای آن شاید حاصل تسویه حساب های سیاسی بود، به همراه تمامی واقعیت های تلخ و پنهان دیگر را هرگز فراموش نمی کنند!
✍️دکتر فرید حیدری
مدرس دانشگاه/ کارشناس رسانه و هوش مصنوعی