به گزارش آژانس خبری سونیوز، چهلسالگی گامی رو به جلو و روزنهای برای تحقق رویاهایی است که شاید تا دیروز فرصت پیگیریشان را نداشتید. این دوره، آغاز « بلوغ دوم» و کشف افسانه درون شماست. شکستن کلیشه «بحران چهلسالگی»، قدرت تجربه و الهامبخشی برای شروع فصل جدیدی از زندگی است .
فصلی که در آن بدن با تغییراتی طبیعی روبرو میشود، اما ذهن با خرد و تجربهای بینظیر، قدرتمندتر از همیشه میدرخشد و هر زنی را به اثری منحصربهفرد تبدیل میکند. پذیرش تغییرات جسمی به عنوان بخشی طبیعی از زندگی و در عین حال، توام با ارج نهادن با قدرت، خرد و تجربه است .
ناگهان در چهل سالگی، سکوتی آشنا اما فراموششده طنینانداز میشود. این صدا، نجوای «خود» گمشدهای است که سالها زیر باران سنگین مسئولیتها مادری، همسری، دختری، کار خاموش مانده بود. زن در آینه میایستد، اما اینبار نه موهای سپید را میبیند و نه نقشهای ریزی که بر پیشانیاش نشستهاند. او برای اولینبار پس از سالها، مستقیماً به چشمانِ همان دختر جوانی خیره میشود که روزی دنیایی از آرزو در دل داشت. این دیدار، یک تلنگر روحی است؛ زنگ بیداری از خوابی طولانی.
روانشناسان این نقطهٔ عطف حساس را «بحران میانسالی» مینامند، اما برای بسیاری از زنان، این یک بحران نیست، یک «رنسانس» است. دورانی که مرور گذشته نه از سر حسرت، که از سر جستوجوی قطعات گمشدهٔ هویت است. خستگی از نقشهای تحمیلی و ترس از محو شدن در میان انتظارات بیپایان، نیروی محرکهٔ این انقلاب درونی میشود.
این بازگشت به سمت نقاشی، ساز زدن، ورزش، سفرهای تکنفره یا یادگیری یک زبان جدید، تنها یک فرار از یکنواختی نیست؛ یک شورش مسالمتآمیز برای تصاحب دوبارهٔ زندگی است. این اعمال هایی کوچک اما قدرتمند هستند که فریاد میزنند: «من اینجا هستم! من هم وجود دارم!». اینها تلاش برای چشیدن طعمی است که شاید هرگز به کام نرفته: طعم «زندگی خودانه».

موسسه فرهنگی هنری فصل هنر، مشاور و مجری پروژه های فرهنگی، هنری، رسانه ای و تبلیغاتی شماست. موسسه فرهنگی هنری به عنوان جامع ترین موسسه فرهنگی هنری شمالغرب کشور و اولین شرکت خلاق در حوزه صدا و تصویر با شعار « فقط تصور کن... ! » ، ایده ها و تصورات شما را ممکن می سازد.
ارتباط با موسسه فرهنگی هنری فصل هنر/ کلیک کنید.
البته این مسیر همیشه با گل فرش نشده است. گاهی این تولد دوباره با نگاههای متعجب، برچسب «زودرسِ» یا حتی مقاومت نزدیکان روبهرو میشود. جامعهای که فداکاری زن را ستایش میکند، گاهی در اولویت قرار دادن خود توسط او را خودخواهی میخواند. ولی این خودخواهی نیست، خودسازی است. این یک نیاز حیاتی برای نفس کشیدن، برای بازیابی آن شادیهای کوچک و خالصانه، و برای برقراری توازنی نوین میان «بودن برای دیگران» و «بودن برای خود» است.
بنابراین چهل سالگی نه پایان جوانی، که طلوع هوشیاری است. آغاز فصل دوم با کارتی که اینبار خودِ زن آن را میبافد. این، شروعِ زیستن برای دلِ خود، برای آرامشِ خود و برای همان رؤیاهای معصومی است که روزی پشت درهای مسئولیت، منتظر مانده بودند تا بالاخاره باز شوند.