سـونیـوز

پایگاه خبری تحلیلی

نسخه چاپی خبر

روز ملی کشتی

کد خبر : 11024
17:00
1404/06/05


سونیوز: روز ملی کشتی، همزمان با سالروز تولد جهان پهلوان غلامرضا تختی است، او تنها یک قهرمان کشتی نبود، بلکه نماد شرافت، تواضع و صداقت در روزگاری پر از تناقض بود که نه فقط با مدال‌های جهانی، بلکه با منش، اخلاق و مردم‌داری‌اش جاودانه شد.


به گزارش آژانس خبری سونیوز، در تاریخ ورزش ایران، نامی هست که نه فقط با مدال‌های جهانی، بلکه با منش، اخلاق و مردم‌داری‌اش جاودانه شده است، غلامرضا تختی. او تنها یک قهرمان کشتی نبود، بلکه نماد شرافت، تواضع و صداقت در روزگاری پر از تناقض بود. از محله خانی‌آباد تا سکوهای المپیک، تختی راهی را پیمود که هر قدمش با عشق مردم و احترام همگان همراه بود. زندگی‌اش پر از افتخار، اما مرگش پر از سوال بود؛ و همین رازآلودگی، او را به اسطوره‌ای فراتر از ورزش تبدیل کرد.

سال‌هاست که تختی برای مردم ایران فراتر از یک قهرمان المپیک شناخته می‌شود. در حالی‌که ورزش ایران در رشته‌هایی چون کشتی، قهرمانان المپیکی بسیاری داشته، تختی جایگاهی یگانه دارد. او با کسب هفت مدال جهانی و المپیک و ۱۱ سال تداوم در مدال‌آوری، رکورددار تاریخ ورزش ایران است؛ اما آنچه او را در دل مردم جاودانه کرده، روح پهلوانی‌اش بوده، نه صرفاً افتخارات ورزشی‌اش.

غلامرضا تختی؛ اسطوره‌ای که مردم ایران هرگز فراموش نکردند
نخستین حادثه مهم زندگی غلامرضا در کودکی، گرو گذاشتن خانه توسط پدرش برای تأمین معاش خانواده بود. تختی به دلیل مشکلات مالی تنها ۹ سال در دبستان و دبیرستان منوچهری خانی‌آباد تحصیل کرد. او در مصاحبه‌ای با اشاره به سختی‌های نوجوانی‌اش گفته بود: «با اینکه علاقه زیادی به ورزش داشتم، مجبور بودم دنبال کار باشم. زندگی نان و آب می‌خواست. مدتی به خوزستان رفتم و روزی هفت یا هشت تومان کار کردم. آن زمان دنیا درگیر جنگ جهانی دوم بود و زندگی بسیار سخت می‌گذشت.»

تحصیلات ابتدایی‌اش را در دبستان حکیم نظامی تهران گذراند، اما در مقطع اول متوسطه ترک تحصیل کرد و مشغول کار شد. در کنار کار، به کشتی آزاد و ورزش زورخانه‌ای روی آورد. استاد او، پهلوان سید علی حق‌شناس، در آن زمان پهلوان اول تهران و ایران بود.

آغاز خدمت سربازی و ورود به ورزش حرفه‌ای غلامرضا تختی
در سال ۱۳۲۷ تختی به خدمت سربازی رفت و در ۲۵ مهر همان سال در اداره راه‌آهن استخدام شد. او سابقه کار در شرکت نفت مسجدسلیمان را نیز در کارنامه دارد. در طول زندگی‌اش، همواره در امور خیریه و کمک به محرومان فعال بود و در نهضت ملی شدن نفت نیز به عنوان عضو جبهه ملی ایران مشارکت داشت.

پس از بازگشت از مسجدسلیمان، در دوران سربازی با حمایت دبیر وقت فدراسیون کشتی که در دژبانی ارتش فعالیت داشت، تمرینات کشتی را از سر گرفت. تختی در این‌باره گفته بود: «در سال ۱۳۲۸ در مسابقات کاپ فرانسه شرکت کردم و همان ابتدا ضربه فنی شدم. اما تمرین‌های سخت و جدی به من کمک کرد تا معنای واقعی مبارزه را بفهمم. اگرچه شور پیروزی داشتم، اما کار و تلاش را آغاز راه موفقیت می‌دانستم.»

با پشتکار مثال‌زدنی، تختی توانست خود را از میان بازنده‌ها بیرون بکشد و در سال ۱۳۳۰ در وزن ششم (۷۹ کیلوگرم) به عضویت تیم ملی درآمد.

افتخارات و مدال‌های غلامرضا تختی
در نخستین دوره مسابقات جهانی کشتی آزاد در هلسینکی (۱۹۵۱)، تختی با ۲۱ سال سن نایب‌قهرمان جهان شد. این رقابت‌ها آغاز راهی بود که طی ۱۵ سال آینده با ده‌ها پیروزی و فتح سکوهای جهانی ادامه یافت.

در المپیک ۱۹۵۲ (۱۳۳۱)، با شش پیروزی و یک شکست مقابل دیوید جیما کوریدزه از شوروی، مدال نقره گرفت. او در این رقابت‌ها توانست حیدر ظفر ترک را شکست دهد؛ کسی که سال قبل با غلبه بر تختی قهرمان جهان شده بود.

در مسابقات جهانی ۱۹۵۴ در توکیو، با وجود نمایش درخشان، با شکست غیرمنتظره مقابل وایکینگ پالم سوئدی از رسیدن به فینال بازماند و چهارم شد. شش ماه بعد در دیداری دوستانه در سوئد، پالم را با ضربه فنی شکست داد و انتقام باخت توکیو را گرفت.

در جشنواره بین‌المللی ورشو (۱۹۵۵) مدال نقره گرفت. اما در مسابقات جهانی استانبول (۱۹۵۷)، که برای نخستین و آخرین بار در وزن فوق‌سنگین کشتی گرفت، به دلیل وزن کمتر نسبت به رقبا، با دو شکست حذف شد. با این حال، عملکردش با توجه به وزن پایین، قابل احترام بود.

در المپیک ملبورن (۱۹۵۶)، در وزن ۸۷ کیلوگرم، با شکست تمام رقبا، نخستین مدال طلای خود را کسب کرد. این نخستین بار بود که قهرمانان آمریکا و شوروی در برابر یک ایرانی شکست خوردند.

بازوبند پهلوانی غلامرضا تختی
در اسفند همان سال، با غلبه بر حسین نوری، به مقام پهلوانی ایران رسید و بازوبند پهلوانی را دریافت کرد. این عنوان را در سال‌های ۱۳۳۶ و ۱۳۳۷ نیز تکرار کرد.

در بازی‌های آسیایی توکیو (۱۹۵۸) و مسابقات جهانی صوفیه، به ترتیب مدال‌های طلا و نقره گرفت. در مسابقات جهانی تهران (۱۳۳۸)، سومین عنوان قهرمانی جهان را کسب کرد. در این رقابت‌ها، تنها بوریس کولایف از شوروی با امتیاز بر تختی پیروز شد؛ سایر رقبا از مجارستان، لهستان، فرانسه، بلغارستان و ترکیه با ضربه فنی مغلوب او شدند.

در المپیک رم (۱۹۶۰)، تیم ملی کشتی آزاد ایران با وجود میزبانی، به رتبه پنجم سقوط کرد. تختی، کاپیتان تیم، پس از پنج پیروزی، در فینال مقابل عصمت آتلی از ترکیه شکست خورد و مدال نقره گرفت.

در مسابقات جهانی یوکوهاما (ژاپن)، تیم ملی ایران با پنج طلا، یک نقره، یک برنز و یک عنوان پنجمی، پرافتخارترین حضور خود را رقم زد. تختی در وزن ۸۷ کیلوگرم آخرین مدال طلای خود را کسب کرد.

بازیگری غلامرضا تختی
یکی از اتفاقات جالب زندگی تختی، پیشنهاد بازی در سینما بود. فردین، دوست نزدیک او، پیشنهاد داد که مانند بلور وارد عرصه بازیگری شود. حتی پیشنهادهایی برای حضور در تبلیغات تجاری دریافت کرد. اما تختی پاسخ داد:
«من با خوردن عسل پهلوان نشدم! خاک و خُل خوردم، نان و پنیر خوردم، با سختی‌ها ساختم و تمرین کردم تا به اینجا رسیدم.»

ازدواج غلامرضا تختی با شهلا توکلی
در روز پنجشنبه ۱۲ آبان ۱۳۴۵، غلامرضا تختی با شهلا توکلی ازدواج کرد. برخی منابع به اشتباه تاریخ ۳۰ بهمن را ذکر کرده‌اند، اما با توجه به تولد فرزندشان بابک در شهریور ۱۳۴۶، این تاریخ نادرست است و موجب برخی گمانه‌زنی‌ها شده است. حاصل این ازدواج، پسری به نام بابک بود که در ۱۱ شهریور ۱۳۴۶ به دنیا آمد. شهلا توکلی در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۳۹۳ در سن ۶۸ سالگی در بیمارستان ایران مهر تهران درگذشت.

بابک تختی فرزند غلامرضا تختی
بابک، تنها فرزند و یادگار جهان‌پهلوان تختی و شهلا توکلی است. یکی از آثار برجسته او، کتاب «در جستجوی پدر» است که به زندگی غلامرضا تختی، محبوب‌ترین ورزشکار تاریخ ایران، می‌پردازد. همسر بابک، منیره روانی‌پور، نویسنده شناخته‌شده ایرانی است و حاصل این ازدواج پسری به نام غلامرضا است. بابک تختی مدیریت نشر قصه را برعهده دارد و آثار متعددی از داستان‌های کوتاه او منتشر شده‌اند؛ یکی از این داستان‌ها در مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه ایران و جهان به چاپ رسیده است.

خاطرات مردمی از غلامرضا تختی
یکی از مکان‌هایی که تختی به آن رفت‌وآمد داشت، گل‌فروشی رز در نزدیکی چهارراه تخت‌جمشید (طالقانی کنونی) بود. او گل‌های باغچه خانه‌اش را می‌چید، دسته می‌کرد و برای فروش به گل‌فروشی رز می‌برد. اما هر بار که به آنجا می‌رفت، مردم دورش جمع می‌شدند و با او گرم صحبت می‌شدند. تختی نیز برای جبران محبت مردم، بیشتر گل‌ها را به آن‌ها هدیه می‌داد و گاه حتی یک دسته گل هم به فروشگاه نمی‌رسید.

با بنز سفیدش به گل‌فروشی می‌رفت و بچه‌مدرسه‌ای‌ها کنار ماشینش عکس یادگاری می‌گرفتند. گل‌فروش از او می‌خواست که خود را از دید مردم پنهان کند، اما تختی پاسخ می‌داد: «مردم برای دیدن من آمده‌اند؛ چرا باید خودم را پنهان کنم؟»

بیماری غلامرضا تختی و حضور در مسابقات
تختی در حالی در برخی مسابقات جهانی شرکت کرد که از بیماری خطرناکی رنج می‌برد. با این حال، عشق به مردم ایران او را به میدان مبارزه با قهرمانان بزرگ جهان کشاند. شدت بیماری به حدی بود که پس از دیدار فینال، بلافاصله به نیویورک منتقل شد و روز بعد در بیمارستانی بزرگ تحت عمل جراحی قرار گرفت.

حضور غلامرضا تختی در تیم ملی تا سال‌های پایانی
بین سال‌های ۱۹۶۲ تا ۱۹۶۶، با وجود بالا رفتن سن، تختی همچنان عضو تیم ملی کشتی ایران بود. او تنها در المپیک ۱۹۶۴ توکیو شرکت کرد و با بداقبالی از کسب چهارمین مدال المپیک خود بازماند و به مقام چهارمی جهان بسنده کرد. جانشینان او در مسابقات جهانی صوفیه (۱۹۶۳) و منچستر (۱۹۶۵) حتی موفق به کسب یک امتیاز هم نشدند. این ناکامی‌ها و علاقه شدید مردم به تختی، موجی از درخواست‌ها برای بازگشت او به رقابت‌های جهانی را به راه انداخت.

با وجود گذشتن از مرز بازنشستگی و آمادگی نه‌چندان مطلوب، تختی در تیرماه ۱۳۴۵ در مسابقات جهانی ۱۹۶۶ شرکت کرد. در رقابت‌های انتخابی، با پیروزی‌های فنی، به عنوان بهترین کشتی‌گیر وزن هفتم ایران شناخته شد و راهی آمریکا شد. اما برخوردهای منفی و کارشکنی برخی افراد و مسئولان، روحیه‌اش را تضعیف کرده بود.

اقدام انسانی غلامرضا تختی در زلزله بوئین‌زهرا
در ۱۰ شهریور ۱۳۴۱، زمین‌لرزه‌ای به قدرت ۷.۲ ریشتر شهرستان بوئین‌زهرا را لرزاند. تختی به‌صورت خودجوش، صندوق کمک را بر گردن انداخت و از پارک ساعی تا تالار کیهان در خیابان فردوسی، با پای پیاده و بلندگو، مردم را به یاری زلزله‌زدگان فراخواند. مردان پول و زنان زیورآلات خود را در صندوق می‌انداختند. این اقدام تختی موجی از همدلی و کمک‌رسانی را در کشور به راه انداخت و ده‌ها کامیون اقلام کمکی به دست او سپرده شد.

ماجرای دزدی ماشین بنز غلامرضا تختی
تختی یک بنز ۱۷۰ داشت که برای تعمیر به تعمیرگاه نادر می‌برد؛ جایی که صاحبانش، علی و آوانس، نامه‌های مردم را به دست تختی می‌رساندند. یک روز تختی بدون ماشین آمد و گفت: «ماشینم دزدیده شده.» یک هفته بعد، نامه‌ای دریافت کرد که از سوی همان سارق بود. در نامه نوشته شده بود: «ماشینت را مقابل شیر پاستوریزه پارک کرده‌ام. شرمنده‌ام که دزدیدمش.»

موسسه فرهنگی هنری فصل هنر، مشاور و مجری پروژه های فرهنگی، هنری، رسانه ای و تبلیغاتی شماست. موسسه فرهنگی هنری به عنوان جامع ترین موسسه فرهنگی هنری شمالغرب کشور و اولین شرکت خلاق در حوزه صدا و تصویر با شعار « فقط تصور کن... ! » ، ایده ها و تصورات شما را ممکن می سازد.

           ارتباط با موسسه فرهنگی هنری فصل هنر/ کلیک کنید.


وقتی به محل رفتند، ماشین سالم و حتی نوتر از قبل بود؛ لاستیک‌ها، تودوزی، ضبط و همه چیز تعویض شده بود. تختی گفت: «عمو حیدر! بیا مبلغی که برای ماشین من خرج شده را به خیریه بدهیم.»

تنش غلامرضا تختی با حکومت پهلوی
از سال ۱۳۴۲، تختی بارها توسط ساواک احضار شد. اطرافیان شاه تلاش کردند او را به دربار نزدیک کنند، اما ناکام ماندند و فشارها را افزایش دادند. گاه حتی از ورود او به ورزشگاه‌ها جلوگیری می‌شد. پس از دو سال دوری، برای چهارمین‌بار در المپیک شرکت کرد و برای نخستین‌بار بدون مدال بازگشت.
بر اساس برخی اسناد، حکومت قصد داشت تختی را بدون آمادگی روانی و جسمی به میدان بفرستد تا شکست بخورد و محبوبیتش کاهش یابد. در کتاب «بچه خانی‌آباد» آمده است که محمدرضا پهلوی با لحنی تمسخرآمیز به تختی گفت: «شنیده‌ام ملی شده‌اید.» و تختی پاسخ داد: «مگر اعلی‌حضرت ملی نیستند؟» این پاسخ باعث خشم شاه شد و تهدیدهایی علیه تختی آغاز شد؛ از جمله اینکه «مرگ فقط با اعدام نیست، تصادف و غرق شدن هم هست.»

اختلافات خانوادگی و مرگ تختی
چهار روز پیش از مرگ، تختی به هتل آتلانتیک تهران رفت. دلیل این اقدام مشخص نیست. برخی آن را ناشی از اختلافات خانوادگی دانسته‌اند، اما هیچ‌گاه تأیید یا رد نشد. منتقدان در همان زمان نوشتند: «اختلاف خانوادگی هزار شکل دارد؛ اگر قرار باشد هر اختلافی منجر به خودکشی شود، دیگر خانواده‌ای باقی نمی‌ماند.»

فوت جهان‌پهلوان غلامرضا تختی
تختی در ۱۷ دی ۱۳۴۶ در هتل آتلانتیک تهران درگذشت. دو روز پیش از مرگ، وصیت‌نامه‌ای در دفترخانه رسمی نوشت و کاظم حسیبی را به عنوان سرپرست بابک معرفی کرد. جبهه ملی علت مرگ را خودکشی اعلام کرد، اما همچنان اختلاف نظر وجود دارد. دولت وقت بر خودکشی تأکید داشت و وصیت‌نامه را سند این ادعا می‌دانست.

در همان روزهای نخست، برخی دوستان تختی در غسالخانه متوجه لخته خونی پشت سر او شدند. حتی برخی از وجود حفره‌ای در سرش خبر دادند. فرضیه قتل توسط ساواک در میان مردم قوت گرفت. جلال آل‌احمد نوشت: «هیچ‌کس، حتی برای لحظه‌ای، احتمال خودکشی را باور نکرد.»

در فروردین ۱۳۹۸، علیرضا زاکانی، نماینده پیشین مجلس، خودکشی تختی را شایعه خواند و گفت: «تختی را شهید کردند.» او به نقل از پدرش که سال‌ها برگزارکننده مراسم بزرگداشت تختی بود، تأکید کرد که تختی به شهادت رسیده است.

متن کامل وصیت‌نامه رسمی غلامرضا تختی
بسم‌الله الرحمن الرحیم
از منظر عبادت وحی و درود بر پیامبر اکرم محمد (ص)، و پس از آن، خداوند متعال در کتاب محکم خود چنین فرموده است...
چون روح انسان ناگزیر از چشیدن طعم تلخ مرگ و پوشیدن جامه نارسای فناست، باید برای این سفر دور و دراز، زاد و توشه‌ای فراهم آورد و توفیق الهی شامل حال گردد. این وصیت‌نامه از سوی آقای غلامرضا تختی، فرزند رجب، با شماره شناسنامه ۵۰۰ از بخش تهران، ساکن تجریش، میدان عزادوله، کوچه ژاله، پلاک ۱۰۸، در حالی تنظیم شده که وی در صحت کامل جسم و سلامت عقل و شعور بوده و آمادگی شرعی و عرفی لازم را دارا بوده است.

پس از اقرار به یگانگی خداوند متعال، تصدیق رسالت حضرت محمد بن عبدالله (ص)، و شهادت بر ولایت حضرت علی (ع) و یازده امام معصوم، و پذیرش آنچه در کتاب و سنت پیامبر و خلفای صالح آمده، تختی اقدام به نگارش وصیت‌نامه خود نمود.

او برادر تنی خود، آقای محمدمهدی تختی (شماره شناسنامه ۲۶۰۹۵ از بخش تهران) را به عنوان وصی شرعی و قائم‌مقام قانونی خود معرفی کرد. همچنین، مهندس کاظم حسیبی، فرزند حاج محمد، را به عنوان قیم فرزند خردسالش تعیین نمود تا پس از وفات، مسئولیت سرپرستی و رسیدگی به امور صغیر را بر عهده گیرد.

در این وصیت‌نامه آمده است که هزینه‌های مراسم هفت، چهلم و سالگرد از یک‌سوم اموال اختصاص‌یافته تأمین شود. همچنین، برای جمع‌آوری و مدیریت ماترک، اموال غیرمنقول موصی به شرح زیر ذکر شده‌اند:
• یک قطعه زمین زراعی به پلاک ۲۰ واقع در احمدآباد لواسان، به ارزش ۱۱۰٬۰۰۰ ریال طبق سند مالکیت
• چهارده ساعت و نیم از پانزده ساعت آب در گردش هفت‌روزه از قنات احمدآباد لواسان (شماره ۲۵)، به ارزش ۱۴٬۰۰۰ ریال
• سه دانگ مشاع از یک باغ مرکبات محصور و مشجر به مساحت ۱۰٬۰۰۰ هکتار در منطقه قشلاقی سومی، طبق سند شماره ۲۴۲۲۲ دفترخانه شماره یک چالوس، به ارزش ۱۰۰٬۰۰۰ ریال
وصی موظف است دیون مسلم موصی را از ماترک پرداخت کرده و پس از آن، یک‌سوم باقی‌مانده را به آقای محمدمهدی تختی، خدیجه تختی (شماره شناسنامه ۱۳۰۵۷) و نرگس تختی (شماره شناسنامه ۱۳۰۵۶) که هر دو از بخش تهران هستند، واگذار کند. باقی‌مانده اموال پس از کسر دیون و یک‌سوم، میان سایر وراث قانونی تقسیم خواهد شد.
موصی از مهندس حسیبی درخواست کرده که در سرپرستی فرزند خردسالش نهایت تلاش را به خرج دهد و هیچ‌گونه مساعدتی را که شرعاً و قانوناً بر عهده قیم است، دریغ نکند. همچنین از وصی و دو خواهر خود خواسته که در همه امور، خداوند را ناظر دانسته و در حمایت از فرزند خردسال، مطابق شأن عمو و عمه، کوتاهی نکنند.
برای محاسبه حق‌الثبت یک‌سوم اموال، مبلغ ۷۵٬۰۰۰ ریال در نظر گرفته شده که صرفاً برای تعیین هزینه ثبت مؤثر است.
تاریخ تنظیم وصیت‌نامه: ۱۶ دی ۱۳۴۶ خورشیدی، برابر با ۵ شوال ۱۳۸۷ قمری
محل امضا: غلامرضا تختی
با احراز هویت کامل موصی

آرامگاه جهان‌پهلوان غلامرضا تختی
مزار غلامرضا تختی در گورستان تاریخی ابن‌بابویه شهر ری قرار دارد. این آرامگاه، محل دفن بسیاری از چهره‌های برجسته ایران از جمله علی‌اکبر دهخدا، میرزاده عشقی و دیگر بزرگان است. برخی مورخان قدمت این گورستان را به دوران ساسانی نسبت می‌دهند. با مساحتی بالغ بر ۱۰ هکتار، ابن‌بابویه دومین قبرستان بزرگ تهران از نظر وسعت محسوب می‌شود و نخستین منطقه شهر ری است که به‌طور اختصاصی برای دفن اموات استفاده شده است.

مسابقات بزرگداشت جهان‌پهلوان غلامرضا تختی
در اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۵۹، مسابقاتی به‌منظور بزرگداشت تختی پایه‌گذاری شد که تا امروز با عنوان «جام جهان‌پهلوان تختی» ادامه دارد. در نخستین دوره این رقابت‌ها، قهرمانان برجسته‌ای از سراسر جهان حضور یافتند؛ از جمله احمد آییک، عصمت آتلی، الکساندر مدوید، پتکوف سیراکف و سعید مصطفی‌اف.
این مسابقات که معمولاً در بهار برگزار می‌شود، به عنوان مهم‌ترین تورنمنت بین‌المللی کشتی سالیانه در ایران شناخته می‌شود و یادگار جاودانه‌ای از روح پهلوانی تختی در عرصه ورزش است.

نویسنده : سونیوز
پژوهشیار