سـونیـوز
پایگاه خبری تحلیلی
نسخه چاپی خبر
وقتی دروغگوها راحت تر می خوابند!
کد خبر :
11010
15:18
1404/06/02
سونیوز: شاید حقیقت شما را آزاد کند، اما ظاهراً مغزتان را به زحمت میاندازد! در کمال تعجب، اسکنهای مغزی راز عجیبی را فاش میکنند: زمانی که دروغی نرم و روان جاری میشود، نورونهای دروغگو در آرامشی مرموز به سر میبرند، گویی استراحتی پس از سالها تمرین! اما مغزِ راستگو؟ آنجا صحنه نبردی خاموش و پرتلاطم است؛ جایی که حقیقت به بهای سنگینِ عرق ریختنِ نورونها به دست میآید. آیا راست گفتن، این تمرین نفسگیر روزانه، در نهایت ما را خستهتر میکند؟
به گزارش
آژانس خبری سونیوز
، تصویر فریبندهای که فناوری fMRI ثبت میکند، حکایتی شگفت از درون ما را روایت میکند. در این نگارههای مغزی، نقشههای سرخِ آتشینِ فعالیت عصبی، متعلق به افراد راستگو (C) است، در حالی که مغز افراد دروغگو (P) با آرامش آبیِ سردتری خودنمایی میکند. این تفاوت چشمگیر، تصادفی نیست؛ پرده از یک واقعیت پیچیده عصبی-روانی برمیدارد. برای دروغگویانِ حرفهای، بیان ناراستی به عملی تقریباً خودکار تبدیل شده است. نواحی حیاتی مغز که وظیفه سنگین پردازش شناختی عمیق، مهار تکانهها، و مدیریت طوفانهای هیجانی را بر عهده دارند – مناطقی مانند قشر پیشپیشانی – در لحظه دروغ گفتن، انگار در خوابی سبک فرو رفتهاند. دروغ، برای این افراد، دیگر نیازی به جنگ داخلی در مغز ندارد؛ مسیرهای عصبی آنقدر پیموده شدهاند که تبدیل به "اتوبانهای روانِ ناراستی" شدهاند، جایی که سفر با کمترین اصطکاک و مصرف انرژی انجام میگیرد.
اما سوی دیگر سکه، صحنهای کاملاً متفاوت است. راستگویی، بر خلاف ظاهر سادهاش، برای مغز یک ماراتن شناختیِ پرهزینه است. زمانی که فرد تصمیم به بیان حقیقت میگیرد، مغز او باید همزمان چندین توپ را در هوا نگه دارد: بازیابی دقیقِ جزئیات واقعی از انبار حافظه، سنجش دائمیِ ترازوی اخلاقیات درونی، پیشبینی پیامدهای اجتماعی و عاطفی کلماتی که قرار است بیان شود، و سرکوب هرگونه تمایل ناخودآگاه به تحریف یا پنهانسازی که ممکن است مزیت کوتاهمدتی داشته باشد. این هماهنگی پیچیده، نیازمند فعالیت همزمان و فشرده شبکههای گستردهای از نورونها است. حقیقتگویی یک "کنش فعال و آگاهانه" است، نه یک واکنش خودکار. مغزِ راستگو مدام در حال محاسبه، ارزیابی و مهار است و این فرآیند، سوختِ متابولیکِ قابل توجهی میسوزاند و خود را در آن نقشههای fMRI به شکل آن نواحی قرمزِ پرکار نشان میدهد.
بارِ سنگینِ صداقت: فرسودگی نورونهای اخلاقی؟
از منظر روانشناسی عصبی، این یافتهها حاکی از آن است که برای برخی، دروغگویی از حالت یک "انتخاب دشوار" خارج شده و به یک "الگوی رفتاری نهادینه شده و کمهزینه" تبدیل میگردد. سیستم عصبی با کاهش فعالیت در مراکز کنترل و بازداری، راه را برای خروج راحتتر ناراستیها هموار میکند. در مقابل، پایبندی مستمر به صداقت، شبیه به تمرینِ مداومِ یک عضله سنگینِ اخلاقی است.
موسسه فرهنگی هنر
ی فصل هنر
،
مشاور و مجری پروژه های فرهنگی، هنری، رسانه ای و تبلیغاتی شماست. موسسه فرهنگی هنری به عنوان جامع ترین موسسه فرهنگی هنری شمالغرب کشور و اولین شرکت خلاق در حوزه صدا و تصویر با شعار « فقط تصور کن... ! » ، ایده ها و تصورات شما را ممکن می سازد.
ارتباط با موسسه فرهنگی هنری فصل هنر/ کلیک کنید
.
هر بار راست گفتن، مستلزم بسیج منابع ذهنی، غلبه بر وسوسهها (حتی وسوسههای به ظاهر کوچکِ "دروغ مصلحتی") و تحمل بار هیجانیِ بالقوه همراه با افشای واقعیت است. این فرآیند مستمرِ تصمیمگیری آگاهانه و کنترلِ شناختیِ فعال میتواند در درازمدت منجر به خستگی روانشناختی و حتی نوعی "فرسودگی اخلاقی" شود. شاید این یکی از پارادوکسهای دردناک باشد. راستی، که باید آزادکننده باشد، گاهی برای مغزِ نگهبانِ خود، زنجیری سنگین از مسئولیت میسازد. در حالی که دروغ، در لاکِ خودکاربودنش، برای نورونهای گویندهاش، آرامشبخشتر مینماید.
این یافتهها نه توجیهی برای ناراستی، که هشداری است برای درکِ عمیقترِ بارِ عصبیِ فضیلت و اهمیت پرورش محیطهایی که راستگویی را نه یک نبرد، که یک انتخاب پایدار و کمرنجتر سازند.
نویسنده : اعظم حیدری
پژوهشیار