1404/04/22
سـونیـوز
آژانس خبری تحلیلی سونیوز
سونیوز، رسانه ای به زلالی سو
1404/04/22
-
پخش زنده سونیوز
|
|
دسته بندی اخبار
سرخط خبرها
سیاست
اقتصاد
جامعه
فرهنگ و هنر
بهداشت و دانش
ورزش
گردشگری و محیط زیست
مولتی مدیا
نمایش کل اخبار
عکس
ویدیو
پادکست
پخش زنده سونیوز
ارتباط با سونیوز
جنگ سرد رسانهها، شعبدهبازی با واقعیتهای ایران
کد خبر :
10814
چاپ خبر
22:38
1404/04/18
سونیوز: در رسانه هایی که تریبون آنها بوی باروت می دهد. خبرنگاران نه نگهبانان واقعیت، که مهندسان روایت هستند. روایتهایی که گاه با چاشنی آزادی و گاه با طبل جنگ به مخاطب تزریق میشود و جالب اینجاست که فرمول تمامی روایت های درست و غلط و جریان سازی های رسانه ای نه در تحریریه و اتاق فکر رسانهها، بلکه درآزمایشگاههای قدرت تهیه می شود. آیا میدانید امروز چه بخشی از واقعیت را نخواندهاید واقعیتی در باره خود واقعیت. دکتر فرید حیدری، مدرس دانشگاه و کارشناس رسانه و هوش مصنوعی در این یادداشت از واقعیت های پشت پرده شبکه های خبری پرده برداری می کند.
در عصر ارتباطات، رسانهها، تنها دیگر خبر نمیدهند، بلکه خبرسازی می کنند و جنگلی از روایتها می سازند که حقیقت در آن گم میشود. گاهی این روایت ها در نقش آینه ظاهر می شوند و از دردها، زخم ها، آرمان و آرزوها روایت می کنند و گاهی هم در نقش دود خودنمایی می کنند و راوی فریب، عصیان و جنگ می شوند. در چنین فضایی واژه ها به امواجی از گلوله، سکوت و خیانت تبدیل می شوند. در همین غرش طوفان پر از جنجال و هیاهو است که صدای حقیقت خاموش و تصویر واقعیت برفکی می شود تا روایتهای ساختگی با سناریوهای وحشتناک بر واقعیت ها و حقیقت ها چیره شود.
مخاطبان پروپاقرص شبکه های فارسی زبان ماهواره ای خارج از کشور، به ویژه شبکه خبری «ایران اینترنتشال» اغلب باور دارند که این رسانه ها آزاد، مستقل و مورد اعتماد هستند. از این رو به این طیف از مخاطبان پیشنهاد می شود این یادداشت را که با یک نگاه کارشناسی و فنی نوشته شده است، مطالعه کنند تا شاید برای تماشاگرانی که واقعیت های داخل کشور را در رسانه های خارج از کشور جستجو می کنند، روشن شود که این شبکه ها در سانسور و پوشش خبری جهت دار، تقاوت چندانی با صدا و سیما ندارند.
مطالعات نشان می دهد
هر رسانه ای به صورت آشکار و پنهان، کم و بیش وابستگی های سیاسی، اقتصادی و یا ایدئولوژیکی خود را دارد.
بنابراین
هیچ رسانه ای در جهان به مفهوم واقعی کلمه آزاد نیست و میزان جریان آزاد اطلاعات در رسانه ها همانند آزادی های مدنی و سیاسی یک امر نسبی است.
برخلاف باور عمومی، رسانه ها اغلب منعکس کننده دیدگاه نهادهای قدرت و اسپانسرهای مالی آن هستند. همانگونه که صداوسیما سیاست ها و دیدگاه های نظام حاکم بر ایران را بازتاب می دهد، شبکه ایران اینترنشنال و سایر رسانه های فارسی زبان نیز نظرات و سیاست های حامیان مالی خود را انعکاس می دهد و این مسئله در دنیای رسانه داری موضوع بعیدی نیست. اما چون مجریان، خبرنگاران و کارشناسان این شبکه خبری ماهواره ای عمدتاً ایرانی هستند، تأمین منافع قدرت های دیگر پشت این ویترین آشنا پنهان می شود
.
برای هر مخاطبی که حتی فاقد سواد رسانه ای باشد، روشن است که ایران اینترنتشال اخبار جهت دار و یک سویه را به همراه تحلیل های زاویه دار پوشش می دهد و در عمل هیچ نوع بی طرفی در برنامه های این رسانه دیده نمی شود. سبک پوشش خبری این شبکه کاملاً در تناقض با منشور حرفه ای می باشد که در وب سایت خود منتشر کرده است.
شبکههایی مانند ایران اینترنشنال در ظاهر خود را رسانههای مستقل و بیطرف معرفی میکنند، اما در عمل به ابزاری برای پیشبرد اهداف ژئوپلیتیک کشورهای حامی خود تبدیل شدهاند و
با یک منشور دروغین، مدعی «اصل بی طرفی» در اطلاع رسلانی هستند. به عنوان نمونه در بخشی از راهنمای معیارهای حرفه ای شبکه ایران اینترنشال آمده است:
« ما متعهدیم که در کارمان مستقل، بی طرف و صادق باشیم و با بالاترین معیارهای دقت و اعتماد کار کنیم. این ارزش ها جهانی است و همه رسانه های پیشرو به آنها متعهدند و عمل می کنند. شبکه ایران اینترنشنال هم به این ارزش های جهانی تعهد کامل دارد. همه این اصول و معیارها به هم مرتبطند و در همه برنامه ها و تولیدات شبکه برای ما ملاک کارند. عمل به این اصول برای انسجام حرفه ای و اخلاقی شبکه ایران اینترنشنال و کسب اعتماد مخاطبان ما اهمیت حیاتی دارد.»
چنین به نظر می رسد
استراتژی هایی که سردمداران این رسانه در پشت درهای بسته طراحی می کنند، کاملا در تضاد با راهنمای معیارهای حرفه ای این شبکه ماهواره ای می باشد که آن را در ویترین خود به نمایش گذاشته است. پس
واضح است ایران اینترنشال سعی می کند با استفاده از قواعد مهندسی اجتماعی و تکنیکهای رسانه ای مبتنی بر عملیات روانی، شکاف های عمیق همه جانبه ای را بین طبقات اجتماعی مختلف ایران ایجاد کند.
رسانه معتبر، رسانه ای است که استقلال نسبی خود را حفظ کرده و از پوشش یکطرفه و مغرضانه اخبار خودداری کند. یک استاندارد حرفه ای که شبکه « بی بی سی فارسی» سعی می کند تا حدودی به آن وفادار باشد. اما عمده این تلاش ها در تعارض با منافع و سیاست های متغیر خارجی دولت انگلستان است. به همین دلیل در تحقق این هدف، موفقیت چندانی کسب نمی کند
.
چرخه حیات رسانه های خصوصی معمولاً بر پایه آگهی های بازرگانی است. رسانه
ای که فاقد آگهی تبلیغاتی باشد، این مفهوم را منتقل می کند که بودجه آن توسط نهادهای قدرت، دولت های خارجی و سرویس
های اطلاعاتی و امنیتی یا بخش خصوصی قدرتمند تأمین می شود. اسپانسرها و منابع تأمین کننده مالی هر رسانه، خط مشی آن رسانه را مشخص می کند و سرمایه گذار هر شخص و مجموعه ای که باشد، آن رسانه در نهایت منافع و خواسته های گردانندگان مالی آن را تامین خواهد کرد.
آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که چرا شبکه ایران اینترنشنال اصلاً آگهی تبلیغاتی ندارد و فاقد اسپانسرهای اقتصادی است؟
هر چند ایران اینترنشال تاکنون نحوه تأمین منابع مالی سنگین این شبکه را شفاف سازی نکرده است
.
اما روزنامه های گاردین و وال استریت ژورنال در یک خبر تحلیلی اعلام کردند که منابع مالی این شبکه به صورت غیرمستقیم از سوی دربار عربستان سعودی تأمین می شود. اما ایران اینترنشال این ادعاها را تکذیب کرده و مدعی مالکیت خصوصی، استقلال تحریریه و عملکرد حرفه ای بر مبنای اصول و اخلاق روزنامه نگاری است. طبق گزارش نشریات آمریکایی، خبرنگاران این شبکه خبری از سوی مسئولین مربوطه جهت عضویت در اتحادیه های صنفی خبرنگاران در لندن تحت فشار هستند و این مسئله نشان دهنده قوانین سخت گیرانه مدیریت شبکه بر کارمندان خود است.
نوع پوشش خبری، برنامه سازی های هدفمند و تک بعدی این شبکه به همراه تبلیغ سریالی سیر تحول اجتماعی و اقتصادی در عربستان سعودی نشان می دهد ایران اینترنشنال با تزریق منابع مالی گسترده عربستان سعودی و شاید اکنون اسرائیل، در سیاستگذاری این رسانه به صورت چشمگیری تأثیرگذار هستند
.
شبکه ایران اینترنشال توسط شرکت ولنت مدیا در لندن تاسیس شده است که صاحبامتیاز آن در بریتانیا، شرکت گلوبال مدیا محسوب میشود. این شبکه
در اردیبهشت سال 1396 در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ایران
برنامه های خود را آغاز کرد. مارتین دکالدام ابتدا بهعنوان مدیر ولنت مدیا فعالیت داشت، اما در
27 آبان 1395
، عادل عبدالکریم، شهروند انگلیسیتبار و مدیر باسابقه در رسانههای عربی، بهعنوان مدیرعامل این شرکت منصوب شد. وی در سال
1397
سهام سهامداران اولیه را خریداری کرد و تا
دی ماه سال 1402
همچنان در این سمت باقی ماند
.
این تغییرات مدیریتی و ساختار مالکیتی نشاندهنده نقش پررنگ سرمایهگذاران عربی در شبکه ایران اینترنشنال است، موضوعی که همواره مورد توجه تحلیل گران بوده است
.
طبق گزارشی که در 16 آذر 1398 در خبرگزاری تابناک منشتر شده، مشخص می کند که طبق اسناد و مدارک، فهد ابراهیم الدغیثر از اردیبهشت سال 1395 مالک و مدیر شرکت
Volant Media
بوده است. فهد ابراهیم الدغیثر در اسفند 1391 به سمت ریاست شرکت مخابراتی عربستان سعودی به نام « زین» منصوب شد. زین سومین اپراتور تلفن همراه در عربستان است که شاهزادگان و اعضای خاندان سلطنتی از جمله شاهزاده سلطان آن را تاسیس کرده اند. در بهمن 1394 و پس از سه سال ریاست، شاهزاده حسام از خاندان سلطنتی سعودی، جانشین فهد ابراهیم شد، اما فهد ابراهیم همچنان عضو هیات مدیره این شرکت باقی ماند
.
بررسی این گزارش ها نشان می دهد که چندین ماه قبل از به روی کار آمدن عادل عبدالکریم، فهد ابراهیم الدغیثر مدیر عامل شرکت ولنت مدیا بوده است . از این رو موسس تلویزیون ایران اینترنشنال ابراهیم الدغیثر است.
این شرکت در وب سایت خود شبکه ایران اینترنتشال را چنین معرفی می کند:
«برند خبری پیشرو ما،
ایران اینترنشنال، با هدف
پیوند
۸۰
میلیون نفر ساکن ایران و
۱۰
میلیون ایرانی مقیم خارج از کشور
فعالیت میکند
.
ما پنجرهای هستیم به ایران از نگاه جهان، و پنجرهای از ایران به جهان خارج
.
مأموریت ما ارائه
تصویری منصفانه و متعادل
از آنچه در داخل ایران میگذرد است، و همچنین به اشتراک گذاری
اخبار و دیدگاهها از سراسر جهان
برای مخاطبان ایرانی که نیازمند
نگاهی روشن به جهان فراتر از مرزهای ایران
هستند
.
»
ناگفته نماند بر اساس گزارشها، در سال
1402
، هلدینگ ولنت مدیا به ازای هر کارمند خود در ایران اینترنشال بهطور میانگین
نزیک به 8 هزار
دلار حقوق و دستمزد ناخالص ماهانه پرداخت کرده است
.
به عبارتی با در نظر گرفتن ارزش دلار به نرخ تقریبی 85 هزار تومان، هر کارمند این شبکه، حقوقی بالغ بر 680 میلیون تومان به صورت ماهیانه دریافت می کند.
در
بهمن
1402
مدیران این شبکه
ماهواره ای
مدعی شدند
که به دلیل افزایش
تهدیدهای دولت ایران، مقر خود را به واشنگتن منتقل کردهاند
.
در سالهای اخیر محتوای
شبکه خبری ایران اینترنشنال
به روایتهای دولت اسرائیل و سازمان اطلاعاتی آن به طور چشمگیری نزدیک شده است. به طوری که
با مهندسی افکار عمومی، طی یک عملیات روانی سازمان یافته، داده های مخاطبان و کاربران شبکه های اجتماعی این رسانه شامل نظرات، احساسات، باورها و واکنش های کاربران ایرانی داخل و خارج از کشور را جمع آوری کرده و سپس مواضع آنها را نسبت به موضوعات مختلف سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی ایران و جهان تجزیه و تحلیل می کند تا بتواند برنامه های هدفمند و تأثیرگذاری را در راستای سیاست های دولت اسرائیل و برخی کشورهای منطقه تولید کند.
مخاطبان شبکه ایران اینترنشنال عمدتاً با تماس های تلفنی، پیام های متنی و صوتی، بازنشر اخبار و درج نظرات در شبکه های اجتماعی این رسانه، خواسته یا ناخواسته در عمل شرایطی را فراهم می کنند تا دغدغه های افکار عمومی، نگرانی ها و مطالبات مردمی از طریق این رسانه به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در اختیار اتاق فکر جنگ اسرائیل با ایران قرار گیرد
.
البته واضح است صداوسیما با دیوار بلند سانسور و خط قرمزهای ساختگی و جدی نگرفتن طبقه های سیاسی و اجتماعی ایران، این فضا را برای رسانه های فارسی زبان آن سوی آب ها فراهم کرده است
.
مضاف بر این مورد،
دلیل
توجه بخش زیادی از مردم به این رسانه، وجود فقر سواد رسانه ای است، چرا که با سواد رسانه ای، پشت پرده ها، استراتژی های و ماهیت این شبکه برای مخاطبان مشخص می شود.
ناگفته نماند ایران اینترنشنال به لحاظ فنی، جذابیت های بصری و تکنیک های پیشرفته در برنامه سازی و ریتم تند و هیجانی در پوشش خبری و همچنین سرعت عمل در روایت ها (فارغ از درست یا غلط بودن) با حضور نیروی انسانی متخصص و ماهر ایرانی فعالیت می کند و قطعا این زیبایی های بصری نیز برای مخاطبان مهم و جذاب است. اما محتوای آن جانبدارانه و علیه تمامیت ارضی ایران در راستای تأمین منافع سایر دولت ها به ویژه اسرائیل است
.
کارکنان و کارشناسان این شبکه که اغلب معجونی از اپوزیسیون ها و فعالان رسانه ای خبره داخل و خارج از کشور از جمله شبکه صدای آمریکا، بی بی سی فارسی، شبکه منوتو و حتی صداوسیما هستند، در عمل در راستای ضربه زدن به کشور خودشان از هیچ تلاشی دریغ نمی کنند
.
در طول تاریخ همواره روایت های رسانه ای دست برتر را در تمامی موقعیت ها و بزنگاه های تصمیم ساز دیپلماتیک و نظامی داشته است. بر همین اساس ایران اینترنتشال با پوشش گزینشی اقدام به پوشش خبری حملات نظامی اسرائیل می کند، اما اخبار حمله نظامی ایران را به اسرائیل سانسور می کند یا سعی دارد آن را ناچیز و بی اهمیت جلوه دهد. سعی می کند به جای انعکاس واقعیت، از تکنیک دود و آینه برای شعبده بازی رسانه ای استفاده کند و این شبکه را در عمل تبدیل به محفلی برای حضور سخنگویان فارسی زبان اسرائیلی و کارشناسان حامی آن کرده است. وقتی نخست وزیر اسرائیل، خبرنگار این شبکه را با نام کوچک در مقابل دوربین این رسانه صدا می زند، می توان متوجه ارتباط عمیق کارکنان این رسانه با دولت اسرائیل به ویژه
سازمان اطلاعاتی خارجی
اسرائیل
شد
.
به نظر می رسد دولت اسرائیل با آغاز جنگ، اهداف بلند مدتی را در سر می پروراند. حتی هدف آنها فراتر از تغییر حکومت در ایران است. تجزیه ایران برای جلوگیری از ایجاد یک رقیب منطقه ای. چرا که هر حکومتی با هر عنوان و سیاستی در ایران می تواند در دراز مدت، تهدیدی آشکار یا پنهان برای موجودیت اسرائیل باشد و با این رویکرد یک ایران تجزیه شده برای منافع برخی کشورهای منطقه خاورمیانه می تواند فرصتی ویژه قلمداد شود. هرچند هدف نهایی سران دولت اسرائیل توهمی بیش نیست، اما چنین به نظر می رسد که ایران اینترنشنال این روند را به صورت جدی پیگیری می کند.
سران اسرائیلی و پیروان خط فکری آنها بهتر است نسبت به این موضوع آگاه باشند که فارع از هر نوع تفکر، نگرش سیاسی و ایدئولوژیکی، تجزیه و تقسیم نقشه جغرافیایی گربه ای شکل ایران برای اغلب ایرانیان سراسر جهان یک خط ضخیم به رنگ خون است. اکنون با در نظر گرفتن این باور ملی، این سوال مطرح می شود که نام شبکه فارسی زبانی که تبدیل به تریبون رسمی دولت اسرائیل شده است، ایران اینترنشنال است یا اسرائیل نشنال؟ (تلویزیون ملی اسرائیل)
برنده و بازنده جنگ ها را بیشتر از آنکه میدان جنگ و پرچم در حال اهتزار بر بلندی های یک کشور تعیین کند، روایت های رسانه ای تعیین می کنند و پروپاگاندا می تواند فارغ از هر نتیجه ای واقعیت ها را به صورت معکوس انعکاس دهد. جنگ
۱۲
روزه اسرائیل با ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. هرچند در این میان روایت های جعلی در قالب فیک نیوز و همچنین دیپ فیک یا جعل عمیق با استفاده از ابزارهای نرم افزاری هوش مصنوعی، کار را برای درک و تفکیک واقعیت ها از ویدیوها و تصاویر شبیه سازی شده برای مخاطبان سخت کرده است
.
با تمام نقدی که بر عملکرد غیرحرفه ای ایران اینترنشنال وجود دارد، باید این مسئله را در نظر گرفت که صداوسیما نقش مهمی در شکل گیری شبکه های فارسی زبان خارجی ایفا کرده است. تحقیقات میدانی نشان می دهد که صداوسیما در جذب مخاطب در مقایسه با شبکه های فارسی زبان موفق نبوده است. لذا برای برون رفت از این گود، باید صداوسیما را از حالت کافه دورهمی برای یک جناح و حزب مشخص خارج شود. چون صداوسیما پیرو سیاست های ناکارآمد و منسوخ شده ای است که در عمل، مرجعیت رسانه ای ایران را به خارج از کشور منتقل کرده است
.
ناگفته نماند که شبکه ایران اینترنشنال و شبکه های متعدد صداوسیما در یک نقطه مشترک هستند و از یک سیاست واحد تبعیت می کنند: هر دو تک صدایی هستند. به عبارتی سانسور و پاره حقیقت گویی در رسانه های داخلی و خارجی وجود دارد. به طوری که یک کاربر شبکه های اجتماعی به طنز نوشته بود
:
«شما بزنی شبکه ایران اینترنشنال فقط کارای اداری انتقال قدرت شاهزاده مونده. بزنی شبکه خبر نتانیاهو خودش رو به پاسگاه کمال آباد معرفی کرده و اگه بزنی شبکه بی بی سی باز بخشه.»
این طنز نشان دهنده روایت های اغراق آمیز سازمان صداوسیما و شبکه های ماهوارهای فارسی زبان خارج از کشور است که سعی در اقناع مخاطب به نفع تأمین کنندگان مالی آن دارند
.
به عنوان یک کارشناس رسانه، برای نجات رسانه به اصطلاح ملی از این بحران خودساخته، پیشنهاد می کنم که سازمان صداوسیما به عنوان بزرگترین سازمان رسانه ای کشور به دولت واگذار شود. البته واگذاری این رسانه به دولت به معنی تصدی گری دولتی نیست. بلکه دولت بایستی صرفا یک نقش نظارتی ایفا کند. هرچند در حال حاضر طبق قانون بودجه این رسانه را دولت تأمین می کند، اما در خیلی از مواقع این رسانه علیه دولت ها فعالیت می کند. پس بهترین و منطقی ترین حالت ممکن این است که صداوسیما ذیل وزارت فرهنگ، سیاستگذاری و فعالیت کند
.
همانگونه که در ابتدای این یادداشت اشاره شد، یکی از پارادوکسهای شبکههایی مانند ایراناینترنشنال، حضور پررنگ متخصصان و کارشناسان ایرانی در بدنه مدیریتی و اجرایی آن است. بسیاری از این افراد، سابقه فعالیت در رسانههای داخلی یا حتی نهادهای فرهنگی جمهوری اسلامی را دارند. این موضوع نشان میدهد که صرفِ ایرانی بودن، ضامن وفاداری به منافع ملی نیست. برخی از این افراد تحت تأثیر پیشنهادات وسوسه انگیز مالی یا ایدئولوژیکی، به ابزار دست بازیگران قدرت های خارجی تبدیل شدهاند
.
با این روال، اکنون این سوال مطرح می شود که آیا این افراد واقعاً به دنبال آزادی های اجتماعی و آزادی بیان ذیل یک رسانه مستقل هستند، یا صرفاً در حال اجرای پروژهای هستند که توسط اسپانسرهای خارجی طراحی شده است؟ اگر این شبکه واقعاً مستقل است، چرا هیچگاه از مواضع ضدایرانی اسرائیل یا سیاستهای آمریکا و عربستان سعودی انتقاد نمیکند؟
در شرایط فعلی، جنگ واقعی بین اسرائیل و آمریکا با ایران بیشتر از آنکه یک جنگ نظامی باشد، جنگ رسانه ای و جنگ روایتهاست. شبکههایی مانند ایران اینترنشنال با تولید محتوای حرفهای و جذاب، سعی در تسخیر افکار عمومی دارند. در مقابل رسانههای داخلی با روشهای منسوخ و تکصدایی نتوانستهاند اعتماد مخاطبان را جلب کنند.
راهحل این معضل، نه سانسور بیشتر، نه انحصارگرایی رسانهای، بلکه ایجاد فضای رقابتی سالم و تقویت رسانههای مردمی است. صداوسیما باید از حالت تک بعدی، تبلیغات محض و خانه پدری بودن یک جناح خاص خارج شود و به رسانهای پویا و پاسخگو تبدیل گردد. همچنین، رسانههای داخلی باید با بهرهگیری از شیوههای نوین به جای موعظه و تقلید و تکرار از روزنامه ها و رسانه های افراطی به گفتوگوی واقعی با مردم بپردازند
.
در نهایت، هر رسانهای که به نام ایران فعالیت میکند، بایستی به این پرسش پاسخ دهد: آیا در خدمت منافع ملی ایران است یا در خدمت اربابان خارجی؟ ایران اینترنشنال با تمام ادعاهایش، نتوانسته است وابستگی خود به قدرتهای بیگانه را پنهان کند. از سوی دیگر، رسانههای داخلی نیز تا زمانی که در دام تکصدایی و سیاستزدگی و بی توجهی به مطالبات، سلیقه و ذائقه ایرانیان گرفتار باشند، نمیتوانند جایگاه واقعی خود را در افکار عمومی بازیابی کنند. از این رو تفاوت چندانی با شبکه های فارسی زبان ماهواره ای ندارند.
اگر رسانههای داخلی میخواهند مرجعیت رسانه ای به داخل کشور باز گردد، بهتر است راوی اول و صادقی باشند تا بتوانند در جنگ روایتها پیروز شوند. بایستی به جای انکار مشکلات و حذف صورت مسئله به جای منافع جناحی و سیاسی، مناع ملی را در نظر بگیرند. به جای حل مسئله، صورت مسئله را حذف نکنند. به جای دیکته و تحمیل دیدگاههای رسمی به نقادی سازنده پرداخته و به گفتوگوی صادقانه با مردم روی آورند. در مقابل تقلید از روشهای سنتی، از خلاقیت و نوآوری در جذب مخاطب استفاده کنند.
تنها در این صورت است که میتوانند در برابر رسانههای ضدایرانی داخلی و خارجی رقابت کنند
.
هر چند همه این مطالبات زمانی می تواند به وقوع بپیوندد که تمامی نهادهای قدرت در برابر مردم پاسخگو بوده و انعطاف بیشتری در برابر مطالبات عمومی داشته باشند. شاید پس از جنگ 12 روزه تحمیلی، اکنون فرصتی مناسب است تا مسئولین با همه قدرت به مطالبات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی همه مردم پاسخ دهند. مسئولینی که همیشه از شعار « تبدیل تهدید به فرصت» در رسانه ها سخن می گویند، آگاه باشند آتش بسی که هر لحظه شکننده است، می تواند هر فرصتی را به تهدید تبدیل کند.
فرید حیدری
مدرس دانشگاه و کارشناس رسانه و هوش مصنوعی
موسسه فرهنگی هنر
ی فصل هنر
،
مشاور و مجری پروژه های فرهنگی، هنری، رسانه ای و تبلیغاتی شماست. موسسه فرهنگی هنری به عنوان جامع ترین موسسه فرهنگی هنری شمالغرب کشور و اولین شرکت خلاق در حوزه صدا و تصویر با شعار « فقط تصور کن... ! » ، ایده ها و تصورات شما را ممکن می سازد.
ارتباط با موسسه فرهنگی هنری فصل هنر/ کلیک کنید
.
نویسنده : فصل هنر
برچسب های خبر (تگ)
جنگ سرد رسانهها، شعبدهبازی با واقعیتهای ایران
یادداشت
فرید حیدری
موسسه فرهنگی هنری فصل همر
سونیوز
رسانه
صداوسیما
جنگ روایتها
افزودن نظر جدید
پاسخ به نظر
نام
نظر
ثبت نظر
نمایش
0
نظر
جدیدترین اخبار روز
هوش مصنوعی به نبرد سرطان می رود
1404/04/21
21:15
آخرین خبر از متوقف کردن غنی سازی در ایران
1404/04/21
21:04
نبرد دو غول اروپا
1404/04/21
20:53
تفاوت های میدان و دیپلماسی از زاویه عارف
1404/04/21
13:00
بارش باران در برخی نقاط کشور
1404/04/20
09:55
خبرفوری: صداوسیما دروغ گفت!
1404/04/19
23:45
نمایش کل اخبار جدید
پژوهشیار